شكست منتظران
2 مشترك
صفحه 1 از 1
شكست منتظران
بسم الله الرحمان الرحیم
مقدمه :
خداوند انس و جن و تمام دنیا را به این دليل آفرید که او را عبادت کنند ، عبادت قلبی و یک معرفت حقیقی نسبت به او پیدا کنند ، و نه عبادت ظاهری که نه سودی برای صاحبش دارد و نه ضرری را از او دفع می کند ، و برای دستيابى به حقیقت و معرفت خداوند بایستی راههایی باشد که انسان را به این مقصد برساند ، چرا که خداوند مستقیما ً با انسانها صحبت نمی کند بلکه خداوند پیامبران را ارسال کرد تا راه را بطور واضح و آشکار نشان دهند ، وکسی که موفق شود که نسبت به پیامبران و انبیاء معرفتی پیدا کند و آنها را الگو قرار دهد و در راه آنان گام بردارد برحسب استعدادش و صفای دلش به درجاتی از کمال می رسد اما اگر کور باشد و عاشق دنیا از راه به در می شود و وارد جهنم می شود و مصداق این آیه :
( ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ إِذَا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرَاهَا وَمَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ نُوراً فَمَا لَهُ مِنْ نُورٍ ) ( النور – 40 )
( در تاریکی هایی بسیار فرو رود بطوریکه اگر دست خود را در مقابل دیدگانش قرار دهد آن را نمی بیند وهر كه را خداى نور نبخشد هرگز روشنى نخواهد يافت ) .
ونکته مهم شناخت روزگار مردم در برخورد با پیامبران است و دریافتن این نکته که چرا مردم آنها را تکذیب می کردند و چرا این عده در اکثریت هستند . ، وجواب این سوال در این آیه است :
( وَأَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلاً كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لا تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِيقاً كَذَّبُوا وَفَرِيقاً يَقْتُلُونَ ) ( المائدة – 70 )
( وما برای آنها پیامبرانی فرستادیم وهر گاه که پیامبران ما آنها را به راه راست هدایت کردند چون به مذاق آنها خوش نمی آمد عده ای از آنها پیامبران را تکذیب کردند و عده ای دیگر پیامبران را کشتند )
وهوای نفس همان درخت خبیثه ای است که دارای شاخه های فراوان است که در دل کافران و شکاکان جوانه زده و آنها از جوانه های این درخت که مانند سر شیاطین است می خوردند و شکم هایشان را از
این تاریکی ها پر می کنند بطوریکه دیگر نمی توانند خودشان را ببینند جز هوای نفس اماره شان را که به هر سو بخواهد آنها را می کشد و آنها مصداق این گفته شاعر شدند که :
بني إنّ من الرجال بهيمـة ً في صورة الرجل السميع المبصر
فطنٌ لكـل رزية في مالـهِ وإذا أُصيب بديـنـه لم يشعـر
فرزندم بعضی از انسانها ، نهاد حقیقت حیوانند که به صورت انسانی بینا وشنوا درآمده اند .
ذکاوت خود را در مورد اموالشان بکار می برند و از هر ضرری ناراحت می شوند و اگر در دين او ضرری حاصل شود اهمیتی نمی دهد .
واین سنت خداوند است که تغییر نمی یابد و آن هنگام که امتی از راه مستقیم خداوند دور می شود و احکام الهی را ترک می کنند و به سوی هوای نفس ودنیا و منصب می روند که اتباعش فراوان است ... در آن هنگام است که پیامبر یا رسول با اخلاق آسمانی و احکام الهی که مخالف نفس انسانهای منحرف که اکثریت جامعه را نيزتشکیل می دهند می آید ، و آنها این دعوت های الهی را تکذیب می کنند چرا که مخالف نفس آنان است و آنان به پیامبران دروغ ها و تهمت های فراوان نسبت می دهند همانگونه که در تمامی زمان ها وزبان ها جاری بوده مثل سحر و جنون و دروغ و ...
وآن نکته ای را که می خواهم به آن تاکید کنم این است که تمامی امت ها منتظر پیامبر موعود خود بودند و آنها را با تمامی اسم ها و صفات می شناختند و زمانى كه ظلم و ستم گریبان گير آنها بوده به سوی خدا تضّرع و زاری والتماس می نمودند که برای آنها پیامبری بفرستد تا آنها را از این خفت وخواری نجات دهد ، ولیکن هنگامى که خداوند ، پیامبر موعود را با تعالیم الهی خود که بر خلاف امیالشان است مى فرستد ، شروع به تکذیب او می کنند واتهام جادوگری وجنون ودروغ را به او نسبت می دهند ، و از او روی می گردانند ، و برخی پا را فراتر نهاده و پیامبران را می کشتند یا به صلیب می کشیدند یا آنها را از شهرشان بیرون می راندند . و این رویداد و حادثه بزرگ نیز دوباره با بازگشت امام مهدی (ع) و آمدن این امام با دین صحیح اسلامی و سنت نبوی که مخالف هواهای ماست تکرارمی شود و ما به او می گوئیم (ای پسر فاطمه بازگرد که ما را با تو کاری نیست) همانگونه که در روایات ائمه آمده است .
ادامه دارد...
حريم نور- تعداد پستها : 60
تاريخ التسجيل : 2008-10-17
رد: شكست منتظران
بسم الله الرحمن الرحيم
وبه همین دليل وبا توکل بر خداوند شروع به نوشتن این تحقیق متواضعانه برای شناخت احوال برخى از اممى که منتظر انبیاء الهی بوده اند نمودم ، و آن هنگام که در این انتظار شکست خوردند و نا امید پیامبران را تکذیب کردند وآنها را بیرون راندند و به آنها گفتند که ما هیچ احتیاجی به شما نداریم ما آنچه را که پدرانمان می پرستیدند می پرستیم وما شما را از گمراهان می بینیم وباید دانست که شکست در انتظار دو نوع است : -
1) شکست در استقبال ومعرفت وشناخت پیامبر یا امام ، 2) شکست در همراهی پیامبر یا امام بعد از استقبال و معرفت او، بطور مثال قوم نوح (ع) در استقبال و شناخت پیامبر شکست خوردند . و قوم موسی (ع) از پیامبر استقبال كرده واو را شناختند ولیکن در همراهی با او شکست خوردند ، و آن هنگام که فرعون آنها را تعقیب کرد و در کنار نیل آنها را محاصره کرد بنی اسرائیل گفتند که آنها به ما رسیدند و موسی به آنها گفت که خدا با من است و مرا هدایت می کند ، و آن هنگام که آنها را دعوت به جنگ کرد گفتند :
( فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُون ) ( المائده – 24 )
( تو و خدایت بروید و بجنگید ما همین جا می نشینیم )
ودر هنگام غیبت 40 روزه موسی از سامری اطاعت کردند و شروع به پرستیدن گوساله ای به جای خداوند كردند .
و اما امام مهدی (ع) هر دو نوع شکست انتظار را در هنگام ظهورشان خواهند دید ، قومی در معرفت و استقبال از او شکست می خورند و البته آنها اکثریت مردم هستند ، و سپس کسانی که به او ایمان آورده اند در همراهی ایشان شکست می خورند .
و این یک دعوتی است تا ما با تأمل و تفكر در مورد احوال و سرگذشت امم پيشين که در این راه شکست خوردند پندى بگریم تا دگر بار این وقایع همانند انها برای ما تکرار نشود و ما راه آنان را نرویم . و از خداوند می خواهیم که به ما توفیق دهد که حق را بشناسیم و ما را در زمره یاری دهندگان آن حضرت قرار دهد که او شنوا و مجیب و پاسخ دهنده ندای منادیان است .
( آدم عليه السلام )خداوند به فرشتگان وعده خلق آدم (ع) و خلیفه قرار دادن او در زمین را داده بود و فرمود :
( إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَة ) ( البقرة – 30 )
( من در زمين خليفه اى خواهم گماشت )
و آن هنگام که خداوند آدم (ع) را خلق کرد به فرشتگان دستور داد تا بروی سجده کنند ، و همگی این کار را کردند جز ابلیس که امتناع کرد و تکبر کرد
وآن سخن معروفش را گفت :
( قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ) ( صّ – 76 )
( گفت : که من از او برترم مرا از آتش آفریدی واو را از گِل )
و ابلیس از فرشتگان محسوب مى شد بلكه در میان فرشتگان به (طاووس فرشتگان) معروف بود و هیچ مکانی برروی زمین نبود که اثری از سجده های او بر آنجا نباشد و روایت شده که وی خدا را 6000 سال عبادت کرد و روایت شده که وی 2 رکعت نماز برای خداوند را در مدت 600 سال خواند و علیرغم تمامی اینها ابلیس در امتحان خداوندی شکست خورد و نافرمانی کرد و اوّلین شکست خورده انتظار همان ابلیس – که لعنت خدا بر او باد – است .
( نوح عليه السلام )
( ادریس پیامبر(ع) از نظر طرفدارانش غائب شد تا اينكه غذائى نزد آنها نماند و ظالمان آمدند و خون های بسیاری ریختند و بقیه را ترساندند ، سپس إدریس ظهور کرد و مژده آمدن منجی آنها که از صلاله اش بود یعنی نوح (ع) را داد و پس از آن خداوند إدریس (ع) را به آسمانها عروج داد و طرفدارانش قرن ها و نسل های بسیار منتظر قیام نوح (ع) بودند وبر ظلم ستمکاران صبر می کردند تا اینکه نوح ظهور کرد ) إلزام الناصب ص 252
وهمانگونه که ذکر شد شیعه نوح منتظر ظهورش بودند و وعده او را شنیده بودند واو کسی بود که آنها را نجات می داد واین وعده إدریس پیامبر بود .
و لیکن نگاهی بیندازیم به قوم نوح که آیا او را تصدیق کردند یا آنکه او را انکار کردند و یا به عبارت دیگر آیا در امتحان انتظار موفق شدند یا شکست خوردند ؟
صاحب کتاب إلزام الناصب به نقل از كتاب اکمال دین شیخ صدوق داستان ظهور نوح با قومش هنگام بعثت او را نقل می کند ( در هنگامی که پس از شداید و سختی های بسیار نوح ظهور کرد مردم او را قبول نکردند بلکه به مخالفت با او پرداختند و وی را مورد ضرب و شتم قرار می دادند طوری که بعضی اوقات تا سه روز بیهوش می شد و در حالی به هوش می آمد که از گوشش خون جارى بود 300 سال از دعوتش می گذشت و مردم به او روی نمی آوردند و او آنها را به طور مخفیانه یا علنی دعوت کرد ولی آنها فرار می کردند تا آنکه روزی 3 فرشته از آسمان هفتم در صبحگاه بر او نازل شدند و به او گفتند : که از تو خواسته ای داریم ، فرمود : بگوئید ، گفتند ، که دعای خود را از این مردم دریغ دار و این اوّلین خشم خدا بر این قوم است . فرمود : دعوت خود را تا 300 سال دیگر به تاخیر می اندازم . و پس از انقضای آن مدت دوباره نوح آنها را دعوت کرد ولی باز هم آنها به همان رفتار سابق خود ادامه دادند تا آنکه در ظهرگاه روزی 3 فرشته از آسمان ششم بر او نازل شدند و آنچه را که 3 ملک و فرشته آسمان هفتم طلب کرده بودند طلب کردند و نوح نیز همان جواب را به آنها داد و پس از گذشت آن مدت نوح دوباره آنها را دعوت کرد ولی باز هم همان رفتار گذشته را داشتند تا اینکه شیعه او (تعداد اندكى که به او ايمان آورده بودند) نزد وی آمدند و از ستم ظالمان به نوح شکایت کردند ، نوح استجابت کرد و دعا کرد، جبرئیل بر او نازل شد و به او گفت : به طرفدارانت بگو که محصول خرمای امسال را بخورند و دانه آنرا بکارند که اگر ثمر این دانه به بار نشست فرج آنان نزدیک است یعنی عذاب خداوند بر آنها نازل می شود ، آنها خوشحال شدند محصول را خوردند و دانه های آنرا کاشتند ، پس از به ثمر نشستن دانه ها آنها نزد نوح آمدند ، جبرئیل بار دیگر بر او نازل شد و گفت : که بایستی محصول امسال را هم بخورند و دانه های آن را بکارند اگر محصول این بار به ثمر نشست آن وقت است که فرجشان می رسد ، عده ای با این باور که نوح می خواهد خلف وعده کند به او پشت کردند یعنی یک سوّم آنها و دو سوّم بر دین خود باقی ماندند . پس از آن دوباره آنان محصول را خوردند و دانه ها را کاشتند و باز هم همان داستان بالا تکرار شد و این بار نیز یک سوّم دیگر از نوح روی گرداندند ویک سوّم باقی مانده دوباره محصول را خوردند و دانه ها را کاشتند و آن هنگام که ثمر داد به نزد نوح آمدند و از او طلب کردند که به وعده اش عمل کند چرا که آنها یک عده بسیار کمی باقی مانده بودند و می ترسیدند که آنان نیز از راه به درشوند ، نوح نماز خواند و به درگاه خدا دعا کرد و خدا نیز دعای او را اجابت کرد و به او گفت که کشتی را بساز و بین ساختن کشتی تا طوفان 50 سال فاصله بود . الزام الناصب ص 241 ، اکمال الدین 164
و آن هنگام که نوح شروع به ساخت کشتی نمود عده ای او را به باد مسخره می گرفتند و او به آنها می گفت :
( إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ * فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُقِيمٌ ) ( هود 38 – 39 )
( اگر امروز شما ما را مسخره می کنید ما هم روزى شما را پاسخى بدهيم كه بعد از اين بدانيد * و معلوم شما شود كه ما و شما كدام به عذاب ذلت و خوارى گرفتار عذاب دائم خدا را مستوجب خواهيم شد )
و طوفان آمد و نوح و یارانش که در انتظار پیروز شدند نجات یافتند و کافران شکست خوردند چرا که پیامبر موعودشان را نشناختندو در انتظار اهل دل وبصيرت که از نظر تعداد در اقلیت بودند پیروز شدند و به نوشته تاریخ تعدادشان 80 نفر بوده است .
ادامه دارد...
وبه همین دليل وبا توکل بر خداوند شروع به نوشتن این تحقیق متواضعانه برای شناخت احوال برخى از اممى که منتظر انبیاء الهی بوده اند نمودم ، و آن هنگام که در این انتظار شکست خوردند و نا امید پیامبران را تکذیب کردند وآنها را بیرون راندند و به آنها گفتند که ما هیچ احتیاجی به شما نداریم ما آنچه را که پدرانمان می پرستیدند می پرستیم وما شما را از گمراهان می بینیم وباید دانست که شکست در انتظار دو نوع است : -
1) شکست در استقبال ومعرفت وشناخت پیامبر یا امام ، 2) شکست در همراهی پیامبر یا امام بعد از استقبال و معرفت او، بطور مثال قوم نوح (ع) در استقبال و شناخت پیامبر شکست خوردند . و قوم موسی (ع) از پیامبر استقبال كرده واو را شناختند ولیکن در همراهی با او شکست خوردند ، و آن هنگام که فرعون آنها را تعقیب کرد و در کنار نیل آنها را محاصره کرد بنی اسرائیل گفتند که آنها به ما رسیدند و موسی به آنها گفت که خدا با من است و مرا هدایت می کند ، و آن هنگام که آنها را دعوت به جنگ کرد گفتند :
( فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُون ) ( المائده – 24 )
( تو و خدایت بروید و بجنگید ما همین جا می نشینیم )
ودر هنگام غیبت 40 روزه موسی از سامری اطاعت کردند و شروع به پرستیدن گوساله ای به جای خداوند كردند .
و اما امام مهدی (ع) هر دو نوع شکست انتظار را در هنگام ظهورشان خواهند دید ، قومی در معرفت و استقبال از او شکست می خورند و البته آنها اکثریت مردم هستند ، و سپس کسانی که به او ایمان آورده اند در همراهی ایشان شکست می خورند .
و این یک دعوتی است تا ما با تأمل و تفكر در مورد احوال و سرگذشت امم پيشين که در این راه شکست خوردند پندى بگریم تا دگر بار این وقایع همانند انها برای ما تکرار نشود و ما راه آنان را نرویم . و از خداوند می خواهیم که به ما توفیق دهد که حق را بشناسیم و ما را در زمره یاری دهندگان آن حضرت قرار دهد که او شنوا و مجیب و پاسخ دهنده ندای منادیان است .
( آدم عليه السلام )خداوند به فرشتگان وعده خلق آدم (ع) و خلیفه قرار دادن او در زمین را داده بود و فرمود :
( إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَة ) ( البقرة – 30 )
( من در زمين خليفه اى خواهم گماشت )
و آن هنگام که خداوند آدم (ع) را خلق کرد به فرشتگان دستور داد تا بروی سجده کنند ، و همگی این کار را کردند جز ابلیس که امتناع کرد و تکبر کرد
وآن سخن معروفش را گفت :
( قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ) ( صّ – 76 )
( گفت : که من از او برترم مرا از آتش آفریدی واو را از گِل )
و ابلیس از فرشتگان محسوب مى شد بلكه در میان فرشتگان به (طاووس فرشتگان) معروف بود و هیچ مکانی برروی زمین نبود که اثری از سجده های او بر آنجا نباشد و روایت شده که وی خدا را 6000 سال عبادت کرد و روایت شده که وی 2 رکعت نماز برای خداوند را در مدت 600 سال خواند و علیرغم تمامی اینها ابلیس در امتحان خداوندی شکست خورد و نافرمانی کرد و اوّلین شکست خورده انتظار همان ابلیس – که لعنت خدا بر او باد – است .
( نوح عليه السلام )
( ادریس پیامبر(ع) از نظر طرفدارانش غائب شد تا اينكه غذائى نزد آنها نماند و ظالمان آمدند و خون های بسیاری ریختند و بقیه را ترساندند ، سپس إدریس ظهور کرد و مژده آمدن منجی آنها که از صلاله اش بود یعنی نوح (ع) را داد و پس از آن خداوند إدریس (ع) را به آسمانها عروج داد و طرفدارانش قرن ها و نسل های بسیار منتظر قیام نوح (ع) بودند وبر ظلم ستمکاران صبر می کردند تا اینکه نوح ظهور کرد ) إلزام الناصب ص 252
وهمانگونه که ذکر شد شیعه نوح منتظر ظهورش بودند و وعده او را شنیده بودند واو کسی بود که آنها را نجات می داد واین وعده إدریس پیامبر بود .
و لیکن نگاهی بیندازیم به قوم نوح که آیا او را تصدیق کردند یا آنکه او را انکار کردند و یا به عبارت دیگر آیا در امتحان انتظار موفق شدند یا شکست خوردند ؟
صاحب کتاب إلزام الناصب به نقل از كتاب اکمال دین شیخ صدوق داستان ظهور نوح با قومش هنگام بعثت او را نقل می کند ( در هنگامی که پس از شداید و سختی های بسیار نوح ظهور کرد مردم او را قبول نکردند بلکه به مخالفت با او پرداختند و وی را مورد ضرب و شتم قرار می دادند طوری که بعضی اوقات تا سه روز بیهوش می شد و در حالی به هوش می آمد که از گوشش خون جارى بود 300 سال از دعوتش می گذشت و مردم به او روی نمی آوردند و او آنها را به طور مخفیانه یا علنی دعوت کرد ولی آنها فرار می کردند تا آنکه روزی 3 فرشته از آسمان هفتم در صبحگاه بر او نازل شدند و به او گفتند : که از تو خواسته ای داریم ، فرمود : بگوئید ، گفتند ، که دعای خود را از این مردم دریغ دار و این اوّلین خشم خدا بر این قوم است . فرمود : دعوت خود را تا 300 سال دیگر به تاخیر می اندازم . و پس از انقضای آن مدت دوباره نوح آنها را دعوت کرد ولی باز هم آنها به همان رفتار سابق خود ادامه دادند تا آنکه در ظهرگاه روزی 3 فرشته از آسمان ششم بر او نازل شدند و آنچه را که 3 ملک و فرشته آسمان هفتم طلب کرده بودند طلب کردند و نوح نیز همان جواب را به آنها داد و پس از گذشت آن مدت نوح دوباره آنها را دعوت کرد ولی باز هم همان رفتار گذشته را داشتند تا اینکه شیعه او (تعداد اندكى که به او ايمان آورده بودند) نزد وی آمدند و از ستم ظالمان به نوح شکایت کردند ، نوح استجابت کرد و دعا کرد، جبرئیل بر او نازل شد و به او گفت : به طرفدارانت بگو که محصول خرمای امسال را بخورند و دانه آنرا بکارند که اگر ثمر این دانه به بار نشست فرج آنان نزدیک است یعنی عذاب خداوند بر آنها نازل می شود ، آنها خوشحال شدند محصول را خوردند و دانه های آنرا کاشتند ، پس از به ثمر نشستن دانه ها آنها نزد نوح آمدند ، جبرئیل بار دیگر بر او نازل شد و گفت : که بایستی محصول امسال را هم بخورند و دانه های آن را بکارند اگر محصول این بار به ثمر نشست آن وقت است که فرجشان می رسد ، عده ای با این باور که نوح می خواهد خلف وعده کند به او پشت کردند یعنی یک سوّم آنها و دو سوّم بر دین خود باقی ماندند . پس از آن دوباره آنان محصول را خوردند و دانه ها را کاشتند و باز هم همان داستان بالا تکرار شد و این بار نیز یک سوّم دیگر از نوح روی گرداندند ویک سوّم باقی مانده دوباره محصول را خوردند و دانه ها را کاشتند و آن هنگام که ثمر داد به نزد نوح آمدند و از او طلب کردند که به وعده اش عمل کند چرا که آنها یک عده بسیار کمی باقی مانده بودند و می ترسیدند که آنان نیز از راه به درشوند ، نوح نماز خواند و به درگاه خدا دعا کرد و خدا نیز دعای او را اجابت کرد و به او گفت که کشتی را بساز و بین ساختن کشتی تا طوفان 50 سال فاصله بود . الزام الناصب ص 241 ، اکمال الدین 164
و آن هنگام که نوح شروع به ساخت کشتی نمود عده ای او را به باد مسخره می گرفتند و او به آنها می گفت :
( إِنْ تَسْخَرُوا مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنْكُمْ كَمَا تَسْخَرُونَ * فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُقِيمٌ ) ( هود 38 – 39 )
( اگر امروز شما ما را مسخره می کنید ما هم روزى شما را پاسخى بدهيم كه بعد از اين بدانيد * و معلوم شما شود كه ما و شما كدام به عذاب ذلت و خوارى گرفتار عذاب دائم خدا را مستوجب خواهيم شد )
و طوفان آمد و نوح و یارانش که در انتظار پیروز شدند نجات یافتند و کافران شکست خوردند چرا که پیامبر موعودشان را نشناختندو در انتظار اهل دل وبصيرت که از نظر تعداد در اقلیت بودند پیروز شدند و به نوشته تاریخ تعدادشان 80 نفر بوده است .
ادامه دارد...
حريم نور- تعداد پستها : 60
تاريخ التسجيل : 2008-10-17
رد: شكست منتظران
بسم الله الرحمن الرحيم
پیامبر خدا صالح (ع)
از امام صادق (ع) نقل است که فرمود : صالح پیامبر مدتی از انظار قومش دور بود و آن هنگام که غیبت کرد جوانی بود رعنا و زیبا ، با ریشی پرپشت وچهار شانه ، و آن هنگام که دوباره به مردم بازگشت او را به قیافه نشناختند ومردم آن زمان بر 3 دسته بودند . یک گروه منکر که اصلا ً از حرفشان باز نمی گشتند ، و گروه دوّم که شک داشتند و گروه سوّم که یقین داشتند او باز می گردد ، و هنگامی که بازگشت ، در ابتدا به سراغ طبقه دوّم و شکاک رفت ولی آنها او را نپذیرفتند و بعد به سراغ گروه اوّل رفت ؛ آنها نیز او را مسخره کردند و گفتند که صالح فرد دیگری است پس از آن به سراغ گروه سوّم رفت . به او گفتند که ما به تو ایمان می آوریم و می دانیم که خداوند بر همه چیز تواناست ولی ما نیز دلایلی داریم که بوسیله آن دلایل که از آسمان است می توانیم منجی را بشناسیم ، صالح گفت : که من آورنده آن ناقه ام ، گفتند : راست مى گوئى ، آیا می توانی نشانه های آن را به ما بدهی ؟ گفت : که این ناقه یک روز از آب می خورد و روز بعد شمائید که می توانید از آن آب بنوشید گفتند : ما به تو ایمان می آوریم ، و در اینجاست که قرآن می فرمود :
( أن صالحاً مرسل من ربه ) ( فقال : أهل اليقين ) (إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ * قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا ( وهم الشُكاك والجُحّاد ) إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ) ( الأعراف 75 – 76 )
( مؤمنان جواب دادند بلى ما بر اين عالم و مطمئنيم ما بى هيج شك و آئينى كه از طرف خدا بر او فرستاده شده ايمان داريم * متكبران بى ايمان گفتند ما هم بى هيچ شكى به آنچه شما ايمان داريد كافريم ) ، کمال دین ج 1 ص 168
و من می گویم که این قوم صالح نیز در امتحان شکست خوردند و اكثر آنها از امتحان سربلند بیرون نیامدند و عذاب خداوندی شامل حال کافران شد و ایمانى كه در ابتداى رسالتش به او آورده بودند بعد از اينكه خداوند آنها را با غيبت صالح (ع) امتحان نمود ، در آخر امر نفعى برايشان نداشت . و همین طور است حال تمامی کسانی که منتظر امام مهدی (ع) هستند در حالیکه او جوان ظهور می کند و همه اعتقاد دارند که او مسن است .
و از امام صادق(ع) نقل است ( که اگر قائم ظهور کند مردم او را انکار می کنند چرا که او جوانی موفق ظاهر می شود مگر آنکسى كه خداوند در عالم ذر اوّل از او پیمان گرفته است ) . ودر روایتی دیگر از آن امام است که فرمود : ( و بزرگترین امتحان آنست که صاحب آنها جوان ظاهر می شود در حالیکه انتظار دارند او پیر باشد) غیبت طوسی ص 240 ح 398 .
سپس گفتند : که تمامی نعمت ها از خداوند است ، خداوند به او وحی کرد که این مدت را 20 سال قرار دادم ، سپس خداوند به او وحی کرد و گفت که به آنها بگو نروند چرا که فرجشان را در همین ساعت قرار دادم بعد موسی ظاهر شد در حالیکه سوار بر دراز گوشی بود ، فقیه خواست تا آنچه که او می داند را نیز یارانش بدانند ، نزدیک شد و سلام کرد و گفت : تو کیستی ؟ گفت : موسى ، فقیه گفت : فرزند كى هستى ؟ گفت : فرزند آل عمران ، فقیه گفت : فرزند كى ؟ گفت : فرزند قاهب فرزند لاوی فرزند یعقوب ، فقیه گفت : برای چه به اینجا آمدی؟ گفت : که من رسالتی از طرف پروردگار دارم ، فقیه بلند شد و دست او را بوسید سپس باهم نشستند وپس از مدتی دستور تفرق آنها را داد و بین آن جلسه تا فرجشان 40 سال وقت وفاصله بود . اکمال دین ص 145 ، الزام الناصب ج 1 ص 254 .
این قصه وعده قیام موسی (ع ) وغیبتش و سختی هایی را که مردم در آن زمان کشیدند بود . و محل شاهد ما در اینجاست که خیلی ها به موسی ایمان آوردند و او را یاری کردند یا آنکه در انتظار موسی و شکست خوردند يا او را تکذیب نمودند . قوم موسی (ع) به او در بسیاری از چیزها ایمان آوردند و لیکن در مسیر حرکت با او شکست خوردند و آنها بره 5 دسته تقسیم می شوند :
گروه اوّل که به تبعیت از فرعون پرداختند و اینان صاحبان جاه و مقام بودند و از فرعون ترسیدند .
گروه دوّم : که تابع بلعم بن باعوراء بودند که او یکی از فقها و علمائی بود که 12 هزار نفر در پیش او شاگردی می کردند و وی علوم الهی را تدریس می کرد و دارای یک جزئی از اسم اعظم بود همانگونه که بعضی از روایات او را توصیف می کنند . (به کتاب قصص الأنبیاء تأليف نعمة الله جزایری مراجعه کنید)
و به رغم تمامی این علوم او طلب فرعون را در آن هنگام که از او خواست تا موسی و
قومش را نفرین کند بوسیله اسم اعظم بخاطر پول و مقام آن را قبول کرد وخداوند در مورد او فرمود :
( وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ) ( الأعراف – 175 )
( وبخوان بر اين مردم حكايت آن كس را كه ما آيات خود را به او عطا كرديم از آن آيات به عِصيان سر پيچيد چنانچه شيطان او را تعقيب كرد و از گمراهان عالم گرديد )
گروه سوّم : فرقه ای که از سامری تبعیت کردند آن هنگام که برای آنان گوساله ای را خارج ساخت و گفت که این اله شما است و موسی به شما دروغ گفته و آن هنگامی که موسی بمدت چهل شب برای ملاقات خداوند رفته بود وسامری اوّلین انصار موسی (ع) بود و جبرئیل را می دید و لکن شیطان او را فریب داد و از راه حقّ دور کرد و از غیبت موسی (ع) استفاده کرد و گوساله ای ساخت و مردم را با آن گمراه ساخت آن هنگام که بر عبادت گوساله اصرار ورزیدند .
گروه چهارم : آن دسته از بنی اسرائیل که از موسی نافرمانی کردند و به او مثلا ً می گفتند : که تو و پروردگارت بروید و بجنگید و ما همین جا نشسته ایم ، واز رفتن به جنگ سر با زدند .
گروه پنجم : و آنها اقلیت بنی اسرائیل هستند که به موسی (ع) ایمان آوردند و در همراهی او نیز موفق بودند چرا که آنها نور خدا را دیدند و باور کردند و در این راه از سرزنش هیچ کس نهراسیدند و خوشا بحال آنان .
وسنّت خداوند با موسی (ع) موعود و مصلح قوم بنى اسرائيل نیز تكرار شد و اندك افرادى به او ايمان آورده بودند و اكثر مردمى كه در انتظار فرجش بودند شكست خوردند و به او انواع اتهامات مثل سحر و جادو گر ودروغ و غیره را زدند .
ادامه دارد...
پیامبر خدا صالح (ع)
از امام صادق (ع) نقل است که فرمود : صالح پیامبر مدتی از انظار قومش دور بود و آن هنگام که غیبت کرد جوانی بود رعنا و زیبا ، با ریشی پرپشت وچهار شانه ، و آن هنگام که دوباره به مردم بازگشت او را به قیافه نشناختند ومردم آن زمان بر 3 دسته بودند . یک گروه منکر که اصلا ً از حرفشان باز نمی گشتند ، و گروه دوّم که شک داشتند و گروه سوّم که یقین داشتند او باز می گردد ، و هنگامی که بازگشت ، در ابتدا به سراغ طبقه دوّم و شکاک رفت ولی آنها او را نپذیرفتند و بعد به سراغ گروه اوّل رفت ؛ آنها نیز او را مسخره کردند و گفتند که صالح فرد دیگری است پس از آن به سراغ گروه سوّم رفت . به او گفتند که ما به تو ایمان می آوریم و می دانیم که خداوند بر همه چیز تواناست ولی ما نیز دلایلی داریم که بوسیله آن دلایل که از آسمان است می توانیم منجی را بشناسیم ، صالح گفت : که من آورنده آن ناقه ام ، گفتند : راست مى گوئى ، آیا می توانی نشانه های آن را به ما بدهی ؟ گفت : که این ناقه یک روز از آب می خورد و روز بعد شمائید که می توانید از آن آب بنوشید گفتند : ما به تو ایمان می آوریم ، و در اینجاست که قرآن می فرمود :
( أن صالحاً مرسل من ربه ) ( فقال : أهل اليقين ) (إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ * قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا ( وهم الشُكاك والجُحّاد ) إِنَّا بِالَّذِي آمَنْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ) ( الأعراف 75 – 76 )
( مؤمنان جواب دادند بلى ما بر اين عالم و مطمئنيم ما بى هيج شك و آئينى كه از طرف خدا بر او فرستاده شده ايمان داريم * متكبران بى ايمان گفتند ما هم بى هيچ شكى به آنچه شما ايمان داريد كافريم ) ، کمال دین ج 1 ص 168
و من می گویم که این قوم صالح نیز در امتحان شکست خوردند و اكثر آنها از امتحان سربلند بیرون نیامدند و عذاب خداوندی شامل حال کافران شد و ایمانى كه در ابتداى رسالتش به او آورده بودند بعد از اينكه خداوند آنها را با غيبت صالح (ع) امتحان نمود ، در آخر امر نفعى برايشان نداشت . و همین طور است حال تمامی کسانی که منتظر امام مهدی (ع) هستند در حالیکه او جوان ظهور می کند و همه اعتقاد دارند که او مسن است .
و از امام صادق(ع) نقل است ( که اگر قائم ظهور کند مردم او را انکار می کنند چرا که او جوانی موفق ظاهر می شود مگر آنکسى كه خداوند در عالم ذر اوّل از او پیمان گرفته است ) . ودر روایتی دیگر از آن امام است که فرمود : ( و بزرگترین امتحان آنست که صاحب آنها جوان ظاهر می شود در حالیکه انتظار دارند او پیر باشد) غیبت طوسی ص 240 ح 398 .
موسی (ع)
از پیامبر (ص) نقل است که ، آن هنگام که یوسف در حال احتضار بود اطرافیانش و یارانش را جمع کرد و برای آنها سختی هایی را که خواهند دید و اینکه مردانشان کشته می شوند و شکم هایشان دریده می شود و نوزادانشان را می کشند خبر داد ؛ و به آنها گفت که این تا زمان ظهور حقّ که او فرزندی از فرزندان یعقوب است ادامه خواهد داشت . و او مردی است سبزه و بلند قد وتمامی مشخصات آن را برایشان شرح داد و به آن تمسک جستند تا اینکه در زمان غیبتش شداید بر بنی اسرائیل سرازیر شد و آنها به مدت 400 سال منتظر قیام قائم بودند تا اینکه بشارت ولادتش را دادند و علامات ظهورش را دیدند و سختيها بر آنها فراوان گشت و مجبور شدند که بیشتر کار کنند ، و آنها ازفقيه خود خواستند که در مورد ظهور با آنها صحبت کند ولی او قبول نکرد ، کسی را به نزد او فرستادند و گفتند که ما در وقت شداید با سخنان شما دلگرم می شویم و وی آنها را به صحرا برد و در آنجا حدیث قائم را برای آنها بازگو کرد و به آنها گفت که ظهورش نزدیک است ؛ و در آن هنگام بود که موسی (ع) برای هدایت آنها ظهور کرد و او جوانی بود که در نزد فرعون بود و بر آنان با هیبتی که از ناز و نعمت خبر می داد ظاهر شد سوار بر قاطر و با لباس پوستین که بر تن داشت ، فقیه وقتی او را دید شناخت و خم شد و گفت : خدا را شکر که نمردم و ناجی بنی اسرائیل را دیدم و مردم فهمیدند که او موسی است سجده کردند و خدا را شکر گفتند و موسی چیزی جز آن که خداوند فرجتان را نزدیک گرداند نگفت و پس از آن به مدت پنجاه و اندی سال به شهر مدین رفت و دوباره از نظرها غایب شد و این بار سختگیری ها بیشتر شد و مردم بار دیگر به فقیه شاه رفتند واو پنهان شد ، کسی را به نزد او فرستادند و گفتند که ما دیگر صبری نداریم و تو پنهان شدی ، پس وی به صحرا رفت و آنها را به خویشتنداری دعوت کرد و گفت : که فرج آنها 40 سال دیگر است و همگی خدا را شکر گفتند و خداوند بخاطر این سخنشان آن را 30 سال قرار داد . سپس گفتند : که تمامی نعمت ها از خداوند است ، خداوند به او وحی کرد که این مدت را 20 سال قرار دادم ، سپس خداوند به او وحی کرد و گفت که به آنها بگو نروند چرا که فرجشان را در همین ساعت قرار دادم بعد موسی ظاهر شد در حالیکه سوار بر دراز گوشی بود ، فقیه خواست تا آنچه که او می داند را نیز یارانش بدانند ، نزدیک شد و سلام کرد و گفت : تو کیستی ؟ گفت : موسى ، فقیه گفت : فرزند كى هستى ؟ گفت : فرزند آل عمران ، فقیه گفت : فرزند كى ؟ گفت : فرزند قاهب فرزند لاوی فرزند یعقوب ، فقیه گفت : برای چه به اینجا آمدی؟ گفت : که من رسالتی از طرف پروردگار دارم ، فقیه بلند شد و دست او را بوسید سپس باهم نشستند وپس از مدتی دستور تفرق آنها را داد و بین آن جلسه تا فرجشان 40 سال وقت وفاصله بود . اکمال دین ص 145 ، الزام الناصب ج 1 ص 254 .
این قصه وعده قیام موسی (ع ) وغیبتش و سختی هایی را که مردم در آن زمان کشیدند بود . و محل شاهد ما در اینجاست که خیلی ها به موسی ایمان آوردند و او را یاری کردند یا آنکه در انتظار موسی و شکست خوردند يا او را تکذیب نمودند . قوم موسی (ع) به او در بسیاری از چیزها ایمان آوردند و لیکن در مسیر حرکت با او شکست خوردند و آنها بره 5 دسته تقسیم می شوند :
گروه اوّل که به تبعیت از فرعون پرداختند و اینان صاحبان جاه و مقام بودند و از فرعون ترسیدند .
گروه دوّم : که تابع بلعم بن باعوراء بودند که او یکی از فقها و علمائی بود که 12 هزار نفر در پیش او شاگردی می کردند و وی علوم الهی را تدریس می کرد و دارای یک جزئی از اسم اعظم بود همانگونه که بعضی از روایات او را توصیف می کنند . (به کتاب قصص الأنبیاء تأليف نعمة الله جزایری مراجعه کنید)
و به رغم تمامی این علوم او طلب فرعون را در آن هنگام که از او خواست تا موسی و
قومش را نفرین کند بوسیله اسم اعظم بخاطر پول و مقام آن را قبول کرد وخداوند در مورد او فرمود :
( وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ) ( الأعراف – 175 )
( وبخوان بر اين مردم حكايت آن كس را كه ما آيات خود را به او عطا كرديم از آن آيات به عِصيان سر پيچيد چنانچه شيطان او را تعقيب كرد و از گمراهان عالم گرديد )
گروه سوّم : فرقه ای که از سامری تبعیت کردند آن هنگام که برای آنان گوساله ای را خارج ساخت و گفت که این اله شما است و موسی به شما دروغ گفته و آن هنگامی که موسی بمدت چهل شب برای ملاقات خداوند رفته بود وسامری اوّلین انصار موسی (ع) بود و جبرئیل را می دید و لکن شیطان او را فریب داد و از راه حقّ دور کرد و از غیبت موسی (ع) استفاده کرد و گوساله ای ساخت و مردم را با آن گمراه ساخت آن هنگام که بر عبادت گوساله اصرار ورزیدند .
گروه چهارم : آن دسته از بنی اسرائیل که از موسی نافرمانی کردند و به او مثلا ً می گفتند : که تو و پروردگارت بروید و بجنگید و ما همین جا نشسته ایم ، واز رفتن به جنگ سر با زدند .
گروه پنجم : و آنها اقلیت بنی اسرائیل هستند که به موسی (ع) ایمان آوردند و در همراهی او نیز موفق بودند چرا که آنها نور خدا را دیدند و باور کردند و در این راه از سرزنش هیچ کس نهراسیدند و خوشا بحال آنان .
وسنّت خداوند با موسی (ع) موعود و مصلح قوم بنى اسرائيل نیز تكرار شد و اندك افرادى به او ايمان آورده بودند و اكثر مردمى كه در انتظار فرجش بودند شكست خوردند و به او انواع اتهامات مثل سحر و جادو گر ودروغ و غیره را زدند .
ادامه دارد...
حريم نور- تعداد پستها : 60
تاريخ التسجيل : 2008-10-17
رد: شكست منتظران
بسم الله الرحمن الرحيم
دانیال پیامبر (ع)
پس از مرگ سلیمان پیامبر (ع) جانشین او آصف بن برخیا (ع) بود و او نیز مدتی از انظار انسان ها دور شد و سپس بازگشت و مردم از او در مورد احکام دینی و مسایل دیگر سؤال می کردند و او نیز جواب می داد تا آنگاه که خداوند خواست او را برای همیشه از نظرها پنهان کند ، مردم از او پرسیدند که : بار دیگر کی می توانند او را ببینند و ملاقات در کجاست ؟ گفت : در روز قیامت و در نزدیک صراط ، پس از آن از نظرها غائب شد و بلاها و مصیبت های فراوانی بر قوم بنی اسرائیل نازل گشت تا اینکه خداوند 4 نفر را برگزید و دانیال از آنها بود و از فرزندان هارون نیز عزیر را برگزید و آنها کودکانی بیش نبودند و بنی اسرائیل به شدت در سختی بودند ، پس از آن نیز دانیال پیامبر توسط بخت النصر (که لعنت خدا بر او باد ) دستگیر شد و به زندان افکنده شد به مدت 90 سال و پس از آنکه بخت النصر فهمید که او همان پیامبر موعود یهود است او را در چاهی افکند که در آن شیری گرسنه را نگهداری می کردند ، تا او را بخورد ولی شیر این کار را نکرد پس از آن بخت النصر دستور داد که برایش غذا نبرند تا از گرسنگی بمیرد ولی خداوند همیشه توسط یکی از پیامبرانش برایش غذا می برد و او روز را روزه می گرفت و شب ها با آن غذا افطار میکرد . و سختی های بسیاری بر قوم بنی اسرائیل رفت و بسیاری از آنان بخاطر طولانی شدن مدت انتظار در دین شک کردند ، و شبی بخت النصر در خواب دید که تمامی فرشتگان از آسمان بر زمین آمدند و وارد آن چاهی که دانیال در آن بود شدند و به او سلام کردند و مژده فرج را دادند ، بیدار شد و به آنجا رفت و دستور آزادی دانیال را داد و از او بخاطر این کار معذرت خواست وامور مملکت و قضا را بدست او سپرد ، پس از خروجش مردم و شیعه او به دورش حلقه زدند در حالیکه به ظهور او یقین داشتند و تعداد اندكى از مرم بر راهش باقى ماندند و او مدت زیادی در میان آنان نماند تا اینکه فوت کرد و پس از او امور کارها به عزیر واگذار شد . الزام الناصب ج 1 ، ص 258 \ ط 1
عیسی (عليه السلام)
بلایا بر قوم بنی اسرائیل شدت می یافت تا اینکه یحیی بن زکریا متولد شد وبه سن نه سالگی رسید و پس از آن در مجلسی خطبه ای را بیان کرد که ابتدا به مدح و ثنای خداوند پرداخت و سپس روزهای خدا را براى آنها یادآور شد وپس از آن به آنها گفت که بلاهای صالحین بخاطر گناهان امت بوده است و اینکه عاقبت از آن متقین است ، وآنها را به ظهور مسیح پس از بیست واندی سال وعده داد و آن هنگامی که مسیح متولد شد امر ولادت او را خداوند مخفی نگه داشتند و او را از نظرها پنهان کرد ، چرا که مریم آن هنگام که آبستن بود خود را مخفی کرد و در جایی عزلت پیشه گرفت ، بعد از آن زکریا و خاله مریم آمدند که امر مسیح را بازگو کنند که دیدند مردم به سمت مریم هجوم بردند و او را با فرزندش دیدند و مریم گفت :
( يا ليتني مت قبل هذا وكنت نسيا منسيا )
( ای کاش من قبل از این مرده بودم یا فراموش می شدم )
وخداوند زبان او را به عذرش و اظهار حجتش باز نمود و پس از ظهور او بلاهای بسیاری بر بنی اسرائیل فرود آمد و آنها ظلم بیشتری را از طاغوتیان وستمکاران روزگار دیدند تا اینکه آنچه که خداوند در مورد مسیح به آنها گفته بود همگی به حقیقت پیوست . الزام الناصب ج 1 ص 259 ، اكمال الدين ص 159 .
و بزرگترین دشمن عیسی (ع) علمای بنی اسرائیل بودند که از مسیر اصلی تعلیمات موسی (ع) منحرف شده بودند و یک زندگی مرفهی را توسط اموال فقراء و بیچارگان برای خود دست و پا کرده بودند .
آنها به شدت بر علیه عیسی (ع) برخاستند و بر رأس آنها سردسته دينى قوم بنى اسرائيل (حنانيا) بود در حالی که می دانستند او همان پیامبر موعود است و در این راه بسیاری از بنی اسرائیل را با خود همراه کرده بودند و بزرگترین کار عیسی (ع) رسوا نمودن این گروه گمراه وکشف حقیقت آنان برای مردم بود .
عیسی (ع) با کلماتی زندگى مرفه علماء را به مسخره می گرفت : ( دستان من خادمان من هستند و جنبنده من پاهایم است و زمین تخت من است و سنگ بالشت و گرمای من در زمستان مشرق زمین است و چراغم در شب ماه است و با گرسنگی به سرمی کنم و شعارو و لباسم از پشم زبر است و میوه و سبزی ام آن است که در زمین می روید و انسان و حیوان آن را می خورند و صبح را به شب و شب را به صبح می رسانم در حالیکه هیچ چیزی ندارم ولی با این حال هیچکس از من بر روى زمين ثروتمند تر نیست ) . إرشاد القلوب مؤلف دیلمی ، قصص الانبیاء مؤلف جزائری
و همچنین در مورد آنها می گفت : ( آنها کور هستند و رئیس عده ای کور واگر کوری کور دیگر را هدایت کند هر دو با هم در چاه می افتند )
و در جای دیگر می گوید : ( معلمان شریعت و فریب ها بر کرسی ام می نشینند که موسی بر آن نشست به سخنان آنان خوب گوش فرا دهید چرا که تعلیمات تورات است ولی عمل آنها را تقلید نکنید چرا که آنها چیزی را که می گویند عمل نمی کنند ... وای بر شما ای معلمان شریعت درهای ملکوت را بر انسان ها می بندید و نه خود وارد می شوید و نه می گذارید که دیگران داخل شوند ، وای بر شما ای معلمان شریعت و یا فريسيون که شما از خانه بیوه زنان می دزدید و می خورید در حالیکه به نماز طولانی و عبادت تظاهر میکنید بدانید که خداوند شدید ترین عذاب ها را برای شما در نظر می گیرد ای رهبران کور دل ) .
و در نتیجه شکست خوردگان در انتظار ظهور عیسی (ع) همان علماء وشاگردان آنها و پیروان آنها و طاغوت زمان بیلاطس بود .
ادامه دارد...
دانیال پیامبر (ع)
پس از مرگ سلیمان پیامبر (ع) جانشین او آصف بن برخیا (ع) بود و او نیز مدتی از انظار انسان ها دور شد و سپس بازگشت و مردم از او در مورد احکام دینی و مسایل دیگر سؤال می کردند و او نیز جواب می داد تا آنگاه که خداوند خواست او را برای همیشه از نظرها پنهان کند ، مردم از او پرسیدند که : بار دیگر کی می توانند او را ببینند و ملاقات در کجاست ؟ گفت : در روز قیامت و در نزدیک صراط ، پس از آن از نظرها غائب شد و بلاها و مصیبت های فراوانی بر قوم بنی اسرائیل نازل گشت تا اینکه خداوند 4 نفر را برگزید و دانیال از آنها بود و از فرزندان هارون نیز عزیر را برگزید و آنها کودکانی بیش نبودند و بنی اسرائیل به شدت در سختی بودند ، پس از آن نیز دانیال پیامبر توسط بخت النصر (که لعنت خدا بر او باد ) دستگیر شد و به زندان افکنده شد به مدت 90 سال و پس از آنکه بخت النصر فهمید که او همان پیامبر موعود یهود است او را در چاهی افکند که در آن شیری گرسنه را نگهداری می کردند ، تا او را بخورد ولی شیر این کار را نکرد پس از آن بخت النصر دستور داد که برایش غذا نبرند تا از گرسنگی بمیرد ولی خداوند همیشه توسط یکی از پیامبرانش برایش غذا می برد و او روز را روزه می گرفت و شب ها با آن غذا افطار میکرد . و سختی های بسیاری بر قوم بنی اسرائیل رفت و بسیاری از آنان بخاطر طولانی شدن مدت انتظار در دین شک کردند ، و شبی بخت النصر در خواب دید که تمامی فرشتگان از آسمان بر زمین آمدند و وارد آن چاهی که دانیال در آن بود شدند و به او سلام کردند و مژده فرج را دادند ، بیدار شد و به آنجا رفت و دستور آزادی دانیال را داد و از او بخاطر این کار معذرت خواست وامور مملکت و قضا را بدست او سپرد ، پس از خروجش مردم و شیعه او به دورش حلقه زدند در حالیکه به ظهور او یقین داشتند و تعداد اندكى از مرم بر راهش باقى ماندند و او مدت زیادی در میان آنان نماند تا اینکه فوت کرد و پس از او امور کارها به عزیر واگذار شد . الزام الناصب ج 1 ، ص 258 \ ط 1
عیسی (عليه السلام)
بلایا بر قوم بنی اسرائیل شدت می یافت تا اینکه یحیی بن زکریا متولد شد وبه سن نه سالگی رسید و پس از آن در مجلسی خطبه ای را بیان کرد که ابتدا به مدح و ثنای خداوند پرداخت و سپس روزهای خدا را براى آنها یادآور شد وپس از آن به آنها گفت که بلاهای صالحین بخاطر گناهان امت بوده است و اینکه عاقبت از آن متقین است ، وآنها را به ظهور مسیح پس از بیست واندی سال وعده داد و آن هنگامی که مسیح متولد شد امر ولادت او را خداوند مخفی نگه داشتند و او را از نظرها پنهان کرد ، چرا که مریم آن هنگام که آبستن بود خود را مخفی کرد و در جایی عزلت پیشه گرفت ، بعد از آن زکریا و خاله مریم آمدند که امر مسیح را بازگو کنند که دیدند مردم به سمت مریم هجوم بردند و او را با فرزندش دیدند و مریم گفت :
( يا ليتني مت قبل هذا وكنت نسيا منسيا )
( ای کاش من قبل از این مرده بودم یا فراموش می شدم )
وخداوند زبان او را به عذرش و اظهار حجتش باز نمود و پس از ظهور او بلاهای بسیاری بر بنی اسرائیل فرود آمد و آنها ظلم بیشتری را از طاغوتیان وستمکاران روزگار دیدند تا اینکه آنچه که خداوند در مورد مسیح به آنها گفته بود همگی به حقیقت پیوست . الزام الناصب ج 1 ص 259 ، اكمال الدين ص 159 .
و بزرگترین دشمن عیسی (ع) علمای بنی اسرائیل بودند که از مسیر اصلی تعلیمات موسی (ع) منحرف شده بودند و یک زندگی مرفهی را توسط اموال فقراء و بیچارگان برای خود دست و پا کرده بودند .
آنها به شدت بر علیه عیسی (ع) برخاستند و بر رأس آنها سردسته دينى قوم بنى اسرائيل (حنانيا) بود در حالی که می دانستند او همان پیامبر موعود است و در این راه بسیاری از بنی اسرائیل را با خود همراه کرده بودند و بزرگترین کار عیسی (ع) رسوا نمودن این گروه گمراه وکشف حقیقت آنان برای مردم بود .
عیسی (ع) با کلماتی زندگى مرفه علماء را به مسخره می گرفت : ( دستان من خادمان من هستند و جنبنده من پاهایم است و زمین تخت من است و سنگ بالشت و گرمای من در زمستان مشرق زمین است و چراغم در شب ماه است و با گرسنگی به سرمی کنم و شعارو و لباسم از پشم زبر است و میوه و سبزی ام آن است که در زمین می روید و انسان و حیوان آن را می خورند و صبح را به شب و شب را به صبح می رسانم در حالیکه هیچ چیزی ندارم ولی با این حال هیچکس از من بر روى زمين ثروتمند تر نیست ) . إرشاد القلوب مؤلف دیلمی ، قصص الانبیاء مؤلف جزائری
و همچنین در مورد آنها می گفت : ( آنها کور هستند و رئیس عده ای کور واگر کوری کور دیگر را هدایت کند هر دو با هم در چاه می افتند )
و در جای دیگر می گوید : ( معلمان شریعت و فریب ها بر کرسی ام می نشینند که موسی بر آن نشست به سخنان آنان خوب گوش فرا دهید چرا که تعلیمات تورات است ولی عمل آنها را تقلید نکنید چرا که آنها چیزی را که می گویند عمل نمی کنند ... وای بر شما ای معلمان شریعت درهای ملکوت را بر انسان ها می بندید و نه خود وارد می شوید و نه می گذارید که دیگران داخل شوند ، وای بر شما ای معلمان شریعت و یا فريسيون که شما از خانه بیوه زنان می دزدید و می خورید در حالیکه به نماز طولانی و عبادت تظاهر میکنید بدانید که خداوند شدید ترین عذاب ها را برای شما در نظر می گیرد ای رهبران کور دل ) .
و در نتیجه شکست خوردگان در انتظار ظهور عیسی (ع) همان علماء وشاگردان آنها و پیروان آنها و طاغوت زمان بیلاطس بود .
ادامه دارد...
حريم نور- تعداد پستها : 60
تاريخ التسجيل : 2008-10-17
رد: شكست منتظران
بسم الله الرحمن الرحيم
( پیامبر خدا محمّد مصطفی صلى الله عليه واله وسلم )
تمامی پیامبران بشارت آمدن پیامبر اسلام را داده بودند . خداوند می فرماید :
( يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْأِنْجِيل ) ( الأعراف – 157 ) ( او و نشانه هایش را در تورات و انجیل می یابند )
خداوند می فرمايد :
( محمّد رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْأِنْجِيلِ ) ( الفتح – 29 ) ( محمّد پیامبر خداست و کسانی که با او هستند بر کفار سختگیر وبین خودشان مهربان هستند آنها را می بینی که درحال رکوع وسجود هستند و به دنبال فضل ونعمت خداوندی و بهشت اویند آثار سجود بر پیشانی آنها نقش بسته و این نشانه هایی است که در تورات و انجیل نیز آن را می یابی )
ویهود و مسیح منتظر پیامبر خدا (ص) بودند و او را آن گونه که فرزندانشان را می شناسند او را نیز می شناسند خداوند می فرمود :
( وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ ) ( البقرة – 89 )
( و چون كتاب آسمانى قرآن از نزد خدا براى هدايت آنها آمد با وجودى كه كتاب (تورات) ايشان را تصديق مى كرد و با آنكه خود آنها پيش از بعثت انتظار فتح و غلبه به واسطه ظهور پيغمبر خاتم بر كافران داشتند آنگاه كه آمد و با مشخصات شناختند كه همان پيغمبر موعود است باز كافر شدند و از نعمت وجود او ناسپاسى كردند كه خشم خدا بر گروه كافران باد )
ودر جای دیگر می گوید :
( يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ) ( البقرة – 146 )
( آن گونه که فرزندانشان را می شناسند او را می شناختند )
امام عسگری (ع) می فرماید : ( و خداوند یهود را سرزنش كرد و گفت : (و لما جاءهم) یعنی این یهود و برادرانشان هنگامی که (کتاب من عندالله) قرآن (مصدق) آن کتاب (لما معهم) یعنی تورات آمد که در آن آمده است که محمّد (ص) از فرزندان اسماعیل مؤید بهترین خلق خداوند است و بعد از او علی جانشین او و خلیفه خداوند است (و کانوا) یعنی این یهود (من قبل) ظهور پیامبر (یتفتحون) یعنی از خدا می خواستند که فتح و پیروزی شان را نزدیک گرداند (علی الذین کفروا) بر دشمنانشان و مخالفانشان و خداوند ایشان را یاری می داد و پیروز می کرد خداوند فرمود (فلما جاءهم) وقتى كه يهوديها آمدند (ما عرفوا) اوصاف پیامبر را نشناختند (کفروا به) نبوت او را انکار کردند بخاطر حسادت و دشمنی با او و خداوند فرمود : (و لعنة الله علی الکافرین ) ) تفسیر البرهان ص 126
از اسحاق ابن عمار آمده که روزی از امام صادق (ع) معنی این آیه را پرسیدم :
( وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ ) ( البقرة – 89 )
( و با آنكه خود آنها پيش از بعثت انتظار فتح و غلبه به واسطه ظهور پيغمبر خاتم بر كافران داشتند آنگاه كه آمد و با مشخصات شناختند كه همان پيغمبر موعود است باز كافر شدند و از نعمت وجود او ناسپاسى كردند كه خشم خدا بر گروه كافران باد )
فرمود : در زمان ما بين پیامبر خدا و عیسی (ع) قومی بودند که به مشرکان می گفتند : اگر رسول ظهور کند بت های شما را خواهد شکست و وعده و وعید می دادند و تهدید می کردند و آنگاه که رسول خدا (ص) ظهور کرد او را نپذیرفتند و انکار کردند . تفسیر البرهان ج 1 ص 128
از اصبغ ابن بناته روایت است که حضرت علی (ع) فرمود : ( اما اصحاب المشأمة همان یهود و مسیح هستند خداوند عز و جل مى فرمايد :
( الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُم ) ( البقرة – 146 )
( آنهایی که کتاب را به آنها دادیم او را می شناسند همانگونه که فرزندانشان را می شناسند )
محمّد (ص) و ولایت را در تورات و انجیل مى شناسند همانگونه که فرزندان شان را مى شناسند الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ) ( البقرة – 147 )
(حق از جانب پروردگارت است و از مشرکین نباش ) ووقتی که انکار کردند و او را نشناختند خداوند آنها را بدین وسیله آزمایش کرد و از آنها روح ایمان را سلب کرد و در بدن هایشان 3 روح را مستقر کرد ،
روح قدرت و شهوت و جسم را و آنها را مانند چهار پایان کرد :
( إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَام) ( الفرقان – 44 )
( اينان مانند چهار پایانند )
چرا که چهار پا بوسیله روح قدرت تحمل حمل اشیاء را دارد و با روح شهوت چرا می کند و می خوابد و با روح بدنش حرکت و سیر می کند ) تفسیر البرهان ج 1 ص 161
و یهود همراه با اوس و خزرج ساکن مدینه شدند و وقتی که محمّد (ص) ظهور کرد و به مدینه آمد چون دستورات او را با مذاق خویش سازگار نمی دیدند او را به مانند انبیاء پیشین به دروغ ، سحر وجادو وشاعرى متهم مى کردند.
خداوند در قرآن می فرمود :
( أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقاً تَقْتُلُونَ ) ( البقرة – 87 )
( آیا اگر پیامبرانی می آیند که دستورات آنها به مذاقتان خوش نمی آید راه کفر را در پیش می گیرید وبعضی از پیامبران را می کشید وعده دیگر را متهم به دروغ سخن گفتن می کنید )
و منتظران پیامبر (ص) همان یهود و علمایشان و مسیح و علمایشان و حنیفیها و علمایشان بودند که در انتظار شکست خوردند و گاهی نیز پیامبر (ص) را باسنگ می زدند بطوری که پیامبر (ص) از بدنشان خون جاری می شد وگاهی بيهوش مى شدند ولی با این حال خدا خواست که دينش بوسیله این سه نفر استوار گردد یعنی پیامبر (ص) و علی (ع) و خدیجه و سپس منتشر شود وسراسر دنیا را فرا بگیرد . خداوند می فرمود :
( يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ) ( التوبة – 32 )
( می خواهند که با دهانشان نور خدا را خاموش کنند ولی خدا می خواهد که نورش را گسترش دهد و منتشر کند اگر چه به مذاق کافران خوش نیاید )
امام مهدی (عليه السلام)
اگر به تمامی دیانتها بنگریم می بینیم که همگی آنها بشارت منجی آخر زمان را داده اند که از نسل محمّد (ص) است و او دوازدهمین امام پس از پیامبر است . اما یهود همان گونه که به پیامبری عیسی (ع) و محمّد (ص) ایمان نیاوردند می گویند که منجی آخر زمان همان پیامبر خدا ایلیا است که خدا او را به آسمانها برده و در آخر الزمان ظهور می کند . و مسیح همان گونه که به پیامبری محمّد (ص) ایمان نیاوردند می گویند که حضرت عیسی (ع) در آخر الزمان ظهور می کند و منجی عالم اوست ، ولی تمامی کتاب های یهود و مسیح یعنی انجیل و تورات به صراحت بيان نموده که منجی آخر الزمان از فرزندان محمّد (ص) است و دنیا را پس از آنکه از ظلم و ستم پرشده از عدل و داد پر می کند ، پس ایلیا و عیسی و خضر (ع) همگی یاری کننده امام مهدی (ع) یعنی محمّد بن حسن عسگری هستند . و برای اثبات این قضیه تمامی بشارت هایی را که در تورات و انجیل و قرآن و سنت نبوی آمده را بیان می کنیم که همگی بر این نکته اشاره دارد که مصلح آخرالزمان کسی نیست به جز امام مهدی قائم آل محمّد (ص) محمّد بن الحسن العسکری و از فرزندان رسول خدا و دوازدهمین خلیفه پس از اوست .
بشارت هايی در تورات و انجیل
( از اقبال از ابى المفضل در حدیثی طولانی آمده که علمای مسیح نجران صحیفه آدم کبری را آورده و از آن کلام بسیاری را نقل کردند در مورد پیامبر (ص) و صفات او و صفات اهل بیتش و جانشینان پس از او و منزلتشان در نزد خداوند عزوجل تا اینکه گفت : سپس مردم بر آنچه که بر موسى نازل شده بود ( تورات ) رفتند و اين جلمه را در سفر دوّم از تورات حذف كردند : من رسولى امانتدار را از ذرّيه اسماعيل مى فرستم و کتابم را و او را با شریعت ارزشمند به سوی تمامی خلایق روانه می کنم ، از حکمت خویش به او می دهم و با فرشتگان خویش او را یاری می نمایم ، ذریّه او را از دخترش که مبارک است قرار دادم و سپس از ذریّه دو فرزند آنها مانند اسماعیل و إسحاق که اصل دو ملت بزرگ هستند ، بزرگترین ملت ، که 12 خلیفه دارد که رسالت محمّد (ص) و آنچه را که من به او وحی کردم کامل می کنند و او خاتم انبیاء است و روز قیامت آن هنگام روی خواهد داد که همه به دین محّمد (ص) باشند ) اقبال الاعمال 2/240/ ، الزام الناصب ج 1 ص 130
( در حسام الشیعه فصل اوّل از کتاب صفینا آمده : نزدیکی ظهور صاحب الأمر ، روزگار تلخی خواهد بود و شجاعان از او فرار می کنند و قلب ها دیگر تحمل هیچ چیز را ندارد و احوال مردم پریشان است ، ظلمت و درد و طوفان و رعد و برق زیاد می گردد و صدای بلند (خرابی) دامنگیر شهر های آباد و خانه ها می شود ، و مردم پریشان احوال می شوند و به مانند کوران راه می روند چرا که آنها عصیان امر صاحب را کرده اند و خون هایشان ریخته می شود و جسد هایشان له می شود و در آن روز دیگر طلا ونقره شان به دردشان نمی خورد چرا که آن روز ، روز غصب و خشم صاحب است وخشم او تمامی زمین را در بر می گیرد ) الزام الناصب ج 1 ص 141
( و از عبدالله بن سلیمان که آشنا به کتب تورات و انجیل بوده آمده که در انجیل وصف پیامبر (ص) را خواندم تا آنگاه که گفت خدای تعالی به عیسی : من تو را به نزد خویش می آورم تا آخر الزمان که تو را دوباره به زمین باز می گردانم ، تا از امت محمّد (ص) عجائب فراوانی را ببینی ، و آنها را در از بین بردن دجال یاری نمایی ، تو را در وقت نماز فرو می فرستم تا با آنها نماز بخوانی چرا که آنها امت مرحومی هستند ) الزام الناصب ج 1 ص 149
و اگر خواننده گرامی خواست بیشتر در مورد بشارتهای آمده در تورات و انجیل مطالعه کند او را به خواندن جلد اوّل کتاب الزام الناصب دعوت می کنیم .
ادامه دارد...
( پیامبر خدا محمّد مصطفی صلى الله عليه واله وسلم )
تمامی پیامبران بشارت آمدن پیامبر اسلام را داده بودند . خداوند می فرماید :
( يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْأِنْجِيل ) ( الأعراف – 157 ) ( او و نشانه هایش را در تورات و انجیل می یابند )
خداوند می فرمايد :
( محمّد رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَاناً سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْأِنْجِيلِ ) ( الفتح – 29 ) ( محمّد پیامبر خداست و کسانی که با او هستند بر کفار سختگیر وبین خودشان مهربان هستند آنها را می بینی که درحال رکوع وسجود هستند و به دنبال فضل ونعمت خداوندی و بهشت اویند آثار سجود بر پیشانی آنها نقش بسته و این نشانه هایی است که در تورات و انجیل نیز آن را می یابی )
ویهود و مسیح منتظر پیامبر خدا (ص) بودند و او را آن گونه که فرزندانشان را می شناسند او را نیز می شناسند خداوند می فرمود :
( وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ ) ( البقرة – 89 )
( و چون كتاب آسمانى قرآن از نزد خدا براى هدايت آنها آمد با وجودى كه كتاب (تورات) ايشان را تصديق مى كرد و با آنكه خود آنها پيش از بعثت انتظار فتح و غلبه به واسطه ظهور پيغمبر خاتم بر كافران داشتند آنگاه كه آمد و با مشخصات شناختند كه همان پيغمبر موعود است باز كافر شدند و از نعمت وجود او ناسپاسى كردند كه خشم خدا بر گروه كافران باد )
ودر جای دیگر می گوید :
( يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ) ( البقرة – 146 )
( آن گونه که فرزندانشان را می شناسند او را می شناختند )
امام عسگری (ع) می فرماید : ( و خداوند یهود را سرزنش كرد و گفت : (و لما جاءهم) یعنی این یهود و برادرانشان هنگامی که (کتاب من عندالله) قرآن (مصدق) آن کتاب (لما معهم) یعنی تورات آمد که در آن آمده است که محمّد (ص) از فرزندان اسماعیل مؤید بهترین خلق خداوند است و بعد از او علی جانشین او و خلیفه خداوند است (و کانوا) یعنی این یهود (من قبل) ظهور پیامبر (یتفتحون) یعنی از خدا می خواستند که فتح و پیروزی شان را نزدیک گرداند (علی الذین کفروا) بر دشمنانشان و مخالفانشان و خداوند ایشان را یاری می داد و پیروز می کرد خداوند فرمود (فلما جاءهم) وقتى كه يهوديها آمدند (ما عرفوا) اوصاف پیامبر را نشناختند (کفروا به) نبوت او را انکار کردند بخاطر حسادت و دشمنی با او و خداوند فرمود : (و لعنة الله علی الکافرین ) ) تفسیر البرهان ص 126
از اسحاق ابن عمار آمده که روزی از امام صادق (ع) معنی این آیه را پرسیدم :
( وَكَانُوا مِنْ قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُمْ مَا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ ) ( البقرة – 89 )
( و با آنكه خود آنها پيش از بعثت انتظار فتح و غلبه به واسطه ظهور پيغمبر خاتم بر كافران داشتند آنگاه كه آمد و با مشخصات شناختند كه همان پيغمبر موعود است باز كافر شدند و از نعمت وجود او ناسپاسى كردند كه خشم خدا بر گروه كافران باد )
فرمود : در زمان ما بين پیامبر خدا و عیسی (ع) قومی بودند که به مشرکان می گفتند : اگر رسول ظهور کند بت های شما را خواهد شکست و وعده و وعید می دادند و تهدید می کردند و آنگاه که رسول خدا (ص) ظهور کرد او را نپذیرفتند و انکار کردند . تفسیر البرهان ج 1 ص 128
از اصبغ ابن بناته روایت است که حضرت علی (ع) فرمود : ( اما اصحاب المشأمة همان یهود و مسیح هستند خداوند عز و جل مى فرمايد :
( الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُم ) ( البقرة – 146 )
( آنهایی که کتاب را به آنها دادیم او را می شناسند همانگونه که فرزندانشان را می شناسند )
محمّد (ص) و ولایت را در تورات و انجیل مى شناسند همانگونه که فرزندان شان را مى شناسند الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ) ( البقرة – 147 )
(حق از جانب پروردگارت است و از مشرکین نباش ) ووقتی که انکار کردند و او را نشناختند خداوند آنها را بدین وسیله آزمایش کرد و از آنها روح ایمان را سلب کرد و در بدن هایشان 3 روح را مستقر کرد ،
روح قدرت و شهوت و جسم را و آنها را مانند چهار پایان کرد :
( إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَام) ( الفرقان – 44 )
( اينان مانند چهار پایانند )
چرا که چهار پا بوسیله روح قدرت تحمل حمل اشیاء را دارد و با روح شهوت چرا می کند و می خوابد و با روح بدنش حرکت و سیر می کند ) تفسیر البرهان ج 1 ص 161
و یهود همراه با اوس و خزرج ساکن مدینه شدند و وقتی که محمّد (ص) ظهور کرد و به مدینه آمد چون دستورات او را با مذاق خویش سازگار نمی دیدند او را به مانند انبیاء پیشین به دروغ ، سحر وجادو وشاعرى متهم مى کردند.
خداوند در قرآن می فرمود :
( أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لا تَهْوَى أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقاً تَقْتُلُونَ ) ( البقرة – 87 )
( آیا اگر پیامبرانی می آیند که دستورات آنها به مذاقتان خوش نمی آید راه کفر را در پیش می گیرید وبعضی از پیامبران را می کشید وعده دیگر را متهم به دروغ سخن گفتن می کنید )
و منتظران پیامبر (ص) همان یهود و علمایشان و مسیح و علمایشان و حنیفیها و علمایشان بودند که در انتظار شکست خوردند و گاهی نیز پیامبر (ص) را باسنگ می زدند بطوری که پیامبر (ص) از بدنشان خون جاری می شد وگاهی بيهوش مى شدند ولی با این حال خدا خواست که دينش بوسیله این سه نفر استوار گردد یعنی پیامبر (ص) و علی (ع) و خدیجه و سپس منتشر شود وسراسر دنیا را فرا بگیرد . خداوند می فرمود :
( يُرِيدُونَ أَنْ يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ) ( التوبة – 32 )
( می خواهند که با دهانشان نور خدا را خاموش کنند ولی خدا می خواهد که نورش را گسترش دهد و منتشر کند اگر چه به مذاق کافران خوش نیاید )
امام مهدی (عليه السلام)
اگر به تمامی دیانتها بنگریم می بینیم که همگی آنها بشارت منجی آخر زمان را داده اند که از نسل محمّد (ص) است و او دوازدهمین امام پس از پیامبر است . اما یهود همان گونه که به پیامبری عیسی (ع) و محمّد (ص) ایمان نیاوردند می گویند که منجی آخر زمان همان پیامبر خدا ایلیا است که خدا او را به آسمانها برده و در آخر الزمان ظهور می کند . و مسیح همان گونه که به پیامبری محمّد (ص) ایمان نیاوردند می گویند که حضرت عیسی (ع) در آخر الزمان ظهور می کند و منجی عالم اوست ، ولی تمامی کتاب های یهود و مسیح یعنی انجیل و تورات به صراحت بيان نموده که منجی آخر الزمان از فرزندان محمّد (ص) است و دنیا را پس از آنکه از ظلم و ستم پرشده از عدل و داد پر می کند ، پس ایلیا و عیسی و خضر (ع) همگی یاری کننده امام مهدی (ع) یعنی محمّد بن حسن عسگری هستند . و برای اثبات این قضیه تمامی بشارت هایی را که در تورات و انجیل و قرآن و سنت نبوی آمده را بیان می کنیم که همگی بر این نکته اشاره دارد که مصلح آخرالزمان کسی نیست به جز امام مهدی قائم آل محمّد (ص) محمّد بن الحسن العسکری و از فرزندان رسول خدا و دوازدهمین خلیفه پس از اوست .
بشارت هايی در تورات و انجیل
( از اقبال از ابى المفضل در حدیثی طولانی آمده که علمای مسیح نجران صحیفه آدم کبری را آورده و از آن کلام بسیاری را نقل کردند در مورد پیامبر (ص) و صفات او و صفات اهل بیتش و جانشینان پس از او و منزلتشان در نزد خداوند عزوجل تا اینکه گفت : سپس مردم بر آنچه که بر موسى نازل شده بود ( تورات ) رفتند و اين جلمه را در سفر دوّم از تورات حذف كردند : من رسولى امانتدار را از ذرّيه اسماعيل مى فرستم و کتابم را و او را با شریعت ارزشمند به سوی تمامی خلایق روانه می کنم ، از حکمت خویش به او می دهم و با فرشتگان خویش او را یاری می نمایم ، ذریّه او را از دخترش که مبارک است قرار دادم و سپس از ذریّه دو فرزند آنها مانند اسماعیل و إسحاق که اصل دو ملت بزرگ هستند ، بزرگترین ملت ، که 12 خلیفه دارد که رسالت محمّد (ص) و آنچه را که من به او وحی کردم کامل می کنند و او خاتم انبیاء است و روز قیامت آن هنگام روی خواهد داد که همه به دین محّمد (ص) باشند ) اقبال الاعمال 2/240/ ، الزام الناصب ج 1 ص 130
( در حسام الشیعه فصل اوّل از کتاب صفینا آمده : نزدیکی ظهور صاحب الأمر ، روزگار تلخی خواهد بود و شجاعان از او فرار می کنند و قلب ها دیگر تحمل هیچ چیز را ندارد و احوال مردم پریشان است ، ظلمت و درد و طوفان و رعد و برق زیاد می گردد و صدای بلند (خرابی) دامنگیر شهر های آباد و خانه ها می شود ، و مردم پریشان احوال می شوند و به مانند کوران راه می روند چرا که آنها عصیان امر صاحب را کرده اند و خون هایشان ریخته می شود و جسد هایشان له می شود و در آن روز دیگر طلا ونقره شان به دردشان نمی خورد چرا که آن روز ، روز غصب و خشم صاحب است وخشم او تمامی زمین را در بر می گیرد ) الزام الناصب ج 1 ص 141
( و از عبدالله بن سلیمان که آشنا به کتب تورات و انجیل بوده آمده که در انجیل وصف پیامبر (ص) را خواندم تا آنگاه که گفت خدای تعالی به عیسی : من تو را به نزد خویش می آورم تا آخر الزمان که تو را دوباره به زمین باز می گردانم ، تا از امت محمّد (ص) عجائب فراوانی را ببینی ، و آنها را در از بین بردن دجال یاری نمایی ، تو را در وقت نماز فرو می فرستم تا با آنها نماز بخوانی چرا که آنها امت مرحومی هستند ) الزام الناصب ج 1 ص 149
و اگر خواننده گرامی خواست بیشتر در مورد بشارتهای آمده در تورات و انجیل مطالعه کند او را به خواندن جلد اوّل کتاب الزام الناصب دعوت می کنیم .
ادامه دارد...
حريم نور- تعداد پستها : 60
تاريخ التسجيل : 2008-10-17
رد: شكست منتظران
بسم الله الرحمن الرحيم
وعده امام (ع) و ظهورش در قرآن
خداوند فرموده :
( يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُون * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ) ( الصف 8 – 9 )
( كافران می خواهند تا نور خدا را با گفتار باطل و طعن و مسخره خاموش کنند و البته خدا نور خود را هرچند کافران خوش ندارند كامل و محفوظ خواهد داشت * اوست خدائى كه رسولش ( محمد (ص)) را به هدايت خلق و ابلاغ دين حق فرستاد تا او را هر چند كافران خوش ندارند بر اديان عالم بر همه غالب گرداند )
حضرت (ع) فرمود : ( بوسیله قائم آل محمّد (ص) آن هنگام که خروج می کند دین خداوند گسترش می یابد و همگی به دین اسلام می گردند و این است معنای سخن ، جهان را پر از عدل و داد می کند همانگونه که از ظلم و جور پر شده است ) قمی ج 2 ص 365
از امام جعفر صادق (ع) نقل است که فرمود خداوند تبارک و تعالی فرموده :
( يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ ) ( الأنعام – 158 )
( و آن روزی که بعضی از نشانه های خداوند آشکار می شود دیگر ایمان آن بندگانی که از قبل ایمان نیاورده اند فایده ای ندارد )
فرمود آیات همان ائمه هستند و آیه منتظره همان قائم است و اگر شخصی قبل از قیام او به او ایمان نداشته باشد اگر چه به پدرانش ایمان داشته باشد دیگر آن ایمان به دردش نمی خورد . إکمال دین ص 18
خداوند فرمود :
( أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُونَ ) ( النمل – 62 )
( کیست که به یاری مظلومان بشتابد وبلاهایشان را حل کند وشما را خلیفه خود در زمین قرار دهد آیا خدایی دیگر با خدا هست تعداد کمی از شما فقط به یاد می آورید )
از امام باقر (ع) در مورد تفسیر این آیه ( أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ ) آمده که فرمود : این آیه در مورد امام زمان نازل شده و وی هنگامیکه ظهور کند عمامه ای را بر سرش می نهد و در مقام نماز می خواند و دعا می کند و پس از دعای وی هیچ یک از سپاهیانش شکست نمی خورند . تأویل الایات ج 1 ص 403
خداوند فرمود :
( قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى ) ( طـه – 135 )
( بگو همگی شما در معرفی کمین هستید و کمین کنید ودرنهایت خواهید فهمید که اصحاب صراط چه کسانی هستند و چه کسانی هدایت شده اند )
از عیسی بن داود از امام کاظم (ع) در مورد تفسیر آیه بالا سؤال کرد حضرت فرمود :
( فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى ) ( طـه – 135 )
( كه به زودى خواهيد دانست ما و شما كدام به راه مستقيم سعادت رفته و طريق هدايت يافته ايم و كدام به راه جهل و شقاوت شتافته ايم )
فرمود : الصِّرَاطِ السَّوِيِّ همان قائم (ع) است و اهدى از كلمه اهْتَدَى یعنی هدايت شوندگان به اطاعتش و مانند این در کتاب خدا است :
( وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى ) ( طـه – 82 )
( و من کسانی را که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند مورد عفو و بخشش قرار می دهم )
سپس فرمود : به ولایت ما . تأویل الآیات ج 1 ص 323
خداوند فرمود :
( قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ ) ( الملك – 30 )
( آیا آن هنگام که آبتان به منجلاب تبدیل می گردد کیست که آبی گوارا را برای شما نازل می کند )
از ابو بصیر از امام باقر (ع) در مورد تفسیرآیه ( قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ ) فرمود ، این آیه در مورد قائم (ع) نازل شده وآن زمان که امامتان غائب است و شما نمی دانید که درکجاست چه کسی یک امام ظاهر را برای شما می آورد که اخبار آسمان ها و زمین وحلال و حرام خداوند را برای شما آورد . اکمال دین ج 1 ص 125
و ده ها آیه دیگر که به امام مهدى (ع) وعده داده شده هر کس بخواهد به كتاب احادیث طولانى رجوع نمايد .
بلاهای امت در غیبت امام مهدى (ع)
از روایات اینگونه بر می آید که بدترین بلایا و مصیبت ها در زمان غیبت امام زمان به خاطر ازدیاد آشوبها و فتنه ها در آن دوران جهل و تاریکی است و به همین خاطر به تفصیل تمامی این روایات را که از ائمه نقل شده است با هم مرور می کنیم .
از امام علی (ع) نقل است که فرمود : این آیه در مورد ما نازل شده است :
( وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ) ( الزخرف – 28 ) ( و اين خدا پرستى را در همه ذرّيّت او خدا تا قيامت كلمه باقى گردانيد تا همه فرزندانش (به خداى يكتا) رجوع كنند )
و امامت در فرزندان حسین (ع) جاری است تا روز قیامت و غائب ما دو غیبت خواهد داشت که یکی کوتاه ودیگری بلند مدت است اما اوّلی یا شش روز یا شش ماه یا شش سال به طول می انجامد و دیگری بیش از آنکه تصورش را بکنند ، و هیچ کس بر این امر پایدار نخواهد ماند مگر آنانکه به ما ایمانی قوی و یقین داشته باشند . الزام الناصب ج 1 ص 244 ، کمال الدین
از امام رضا (ع) که او از پدرانش که از حضرت علی (ع) که او نیز از پیامبر خدا (ص) نقل کرده که می فرماید : (غائب ما مدتی معلوم را غائب است تا اینکه اکثر مردم بگویند که ما را نیازی به غائب آل محمّد نیست و عده دیگردر ولادت او شک کنند ، و کسی که زمانش را درک کند بایستی به دینش متمسک شود و به شیطان اجازه ندهد که بر شک او مستولی شود چرا که از دین من خارج می شود ، همان گونه که پدرتان را از بهشت بیرون کرد وخداوند شیطان را ولی مشرکان قرار داد) الزام الناصب ج 1 ص 244
از اصبغ بن نباته روایت است که حضرت علی (ع) فرمود : ( در پرواز مانند زنبور باشید چرا که دیگر پرندگان با نگاه حقارت به آنها می نگرند و نمی دانند که در زیر این بالهايشان چقدر نعمت وجود دارد و با مردم با زبان و بدنتان معاشرت کنید ولی قلبهايتان و کارهایتان را از آنها دور کنید ، به خدا سوگند که آن چیزی را که دوست دارید بدست نمی آورید تا آن زمان که در صورت یکدیگر آب دهان بیاندازید و عده ای عده دیگر را دروغگو خطاب کنند تا اینکه باقی نماند از شما - يا فرمود از شیعه ام - مگر مانند سرمه در چشم و یا نمک درغذا باشند ، و برای شما این مثال را می آورم که فردی غذایی را تهیه می کند و آن را پاک می کند و در خانه اش می گذارد و پس از مدتی دوری دوباره به خانه می آید و می بیند که در غذایش حشره رفته است دوباره غذایش را تمیز می کند و حشره ها را دور می کند و می گذارد و خانه اش را دوباره ترک می کند و پس از بازگشت دوباره می بیند که غذایش حشره رفته دوباره آن کارها را انجام می دهد و آنقدر این کار را انجام می دهد تا زمانی که دیگر غذایش در همان حال باقی بماند و دیگر هیچ حشره ای نتواند وارد آن شود شما نیز این گونه هستید آن قدر آزمایش می شوید تا گروهی اندک که هیچ خطایی در کارشان نباشد باقی بمانند ) الزام الناصب ص 244 ، غیبت نعمانی ص 217
ازعبدالله بن عباس از پیامبر نقل است که فرمود (... نهمین آنها قائم اهل بیتم و مهدی امتم می باشد شبیه ترین مردم به من در شکل و گفتار و کارهایش ، ظهور می کند پس ازغیبتی طولانی و حیرتی فراگیر، و دین خدا را اعلان می کند و آن را دوباره ظاهر می کند و پیروز می شود بوسیله خداوند و فرشتگان او...) الزام الناصب ج 1 ص 186
خداوند می فرماید :
( وَلا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ) ( الحديد – 16 )
( و مانند كسانى كه پيش از اين برايشان كتاب آسمانى تورات آمد نباشيد كه دوره طولانى بر آنها گذشت و دلهاشان زنگ قساوت گرفت و بسيارى فاسق و نابكار شدند )
از امام صادق (ع) نقل است که فرمود : ( این آیه برای اهل زمان غیبت نازل شده و نه زمان دیگری و منظور از أَمَدُ همان مدت غیبت است ) الزام الناصب ج 1 ص 9
امام موسى ابن جعفر (ع) فرمود : ( اگر پنجمین فرزند از هفتمین فرزند غیبت کرد بر شما باد به حفظ دینتان ، و کسی شما را از آن دور نکند ، ای فرزندانم حتما ً صاحب این امر غیبت خواهد کرد و خیلی ها که می گویند که این امتحان الهی است از گفته خود باز می گردند ) الزام الناصب ج 1 ص 202 ، کافی ج1 ص 376
ازیمان تمار كه گفت : ( نزد ابى عبدالله (ع) نشسته بودیم که فرمود : صاحب این امر حتما ً غیبت خواهد کرد ، و کسی که به دین خود پایبند است مانند کسی است که درحال جمع کردن خار است سپس فرمود – این چنین با دستش – و کیست از شما که این گونه خار را در دست گیرد ؟...) کافی ج 1 ص 276
ابان بن تغلب گفت : امام صادق فرمود : ( حال مردم چگونه است که اگر ضربه اى كشنده در بين دو مسجد وارد شود و اهل علم به خانه هایشان بروند و مخفی شوند مانند مخفی شدن مار در سوراخش و شیعه با هم اختلاف پیدا کنند و بعضی بعضی دیگر را دروغگو خطاب کنند و در صورت هم آب دهان بیندازند ؟ گفتم : فدایت شوم ، هیچ خیری در آن نیست ، فرمود : تمام خیر درآن است و آن را سه بار تکرارکرد ) اصول کافی ج1 ص 382
امام صادق (ع) فرمود : ( حضرت علی (ع) پس از کشته شدن عثمان هنگامی که مردم با او بیعت کردند به بالای منبر رفت و خطبه ای خواند و فرمود : آزمایش شما مانند آزمایش کردن دیگر امت ها است آن هنگام که پیامبرش را مبعوث می کند که شما آزموده شوید و همه جا هرج و مرج شود و سپس الك شويد ، تا پائين ترين شما به بالاترين شما رسد و بالاترين شما به پائين ترين شما رسد و انسان هایی که در دینشان خللی هست و زیاد به چشم نمی آید از سبقت گیرندگان برآنها که دینشان بیشتربه چشم می آید سبقت گیرند ، و آنها سبقت گیرند از لحاظ دینی در مراتب پائین ازآن گروه دوّم ، و به خدا سوگند که هیچ چیزی را پنهان نکردم و هیچ دروغی نگفته ام و به من از این روز واین مقام خبر دادند ) اصول کافی ج 1، غیبت نعمانی ص 209
ادامه دارد...
وعده امام (ع) و ظهورش در قرآن
خداوند فرموده :
( يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُون * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ) ( الصف 8 – 9 )
( كافران می خواهند تا نور خدا را با گفتار باطل و طعن و مسخره خاموش کنند و البته خدا نور خود را هرچند کافران خوش ندارند كامل و محفوظ خواهد داشت * اوست خدائى كه رسولش ( محمد (ص)) را به هدايت خلق و ابلاغ دين حق فرستاد تا او را هر چند كافران خوش ندارند بر اديان عالم بر همه غالب گرداند )
حضرت (ع) فرمود : ( بوسیله قائم آل محمّد (ص) آن هنگام که خروج می کند دین خداوند گسترش می یابد و همگی به دین اسلام می گردند و این است معنای سخن ، جهان را پر از عدل و داد می کند همانگونه که از ظلم و جور پر شده است ) قمی ج 2 ص 365
از امام جعفر صادق (ع) نقل است که فرمود خداوند تبارک و تعالی فرموده :
( يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لا يَنْفَعُ نَفْساً إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ ) ( الأنعام – 158 )
( و آن روزی که بعضی از نشانه های خداوند آشکار می شود دیگر ایمان آن بندگانی که از قبل ایمان نیاورده اند فایده ای ندارد )
فرمود آیات همان ائمه هستند و آیه منتظره همان قائم است و اگر شخصی قبل از قیام او به او ایمان نداشته باشد اگر چه به پدرانش ایمان داشته باشد دیگر آن ایمان به دردش نمی خورد . إکمال دین ص 18
خداوند فرمود :
( أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلاً مَا تَذَكَّرُونَ ) ( النمل – 62 )
( کیست که به یاری مظلومان بشتابد وبلاهایشان را حل کند وشما را خلیفه خود در زمین قرار دهد آیا خدایی دیگر با خدا هست تعداد کمی از شما فقط به یاد می آورید )
از امام باقر (ع) در مورد تفسیر این آیه ( أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ ) آمده که فرمود : این آیه در مورد امام زمان نازل شده و وی هنگامیکه ظهور کند عمامه ای را بر سرش می نهد و در مقام نماز می خواند و دعا می کند و پس از دعای وی هیچ یک از سپاهیانش شکست نمی خورند . تأویل الایات ج 1 ص 403
خداوند فرمود :
( قُلْ كُلٌّ مُتَرَبِّصٌ فَتَرَبَّصُوا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى ) ( طـه – 135 )
( بگو همگی شما در معرفی کمین هستید و کمین کنید ودرنهایت خواهید فهمید که اصحاب صراط چه کسانی هستند و چه کسانی هدایت شده اند )
از عیسی بن داود از امام کاظم (ع) در مورد تفسیر آیه بالا سؤال کرد حضرت فرمود :
( فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحَابُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَمَنِ اهْتَدَى ) ( طـه – 135 )
( كه به زودى خواهيد دانست ما و شما كدام به راه مستقيم سعادت رفته و طريق هدايت يافته ايم و كدام به راه جهل و شقاوت شتافته ايم )
فرمود : الصِّرَاطِ السَّوِيِّ همان قائم (ع) است و اهدى از كلمه اهْتَدَى یعنی هدايت شوندگان به اطاعتش و مانند این در کتاب خدا است :
( وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى ) ( طـه – 82 )
( و من کسانی را که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند مورد عفو و بخشش قرار می دهم )
سپس فرمود : به ولایت ما . تأویل الآیات ج 1 ص 323
خداوند فرمود :
( قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ ) ( الملك – 30 )
( آیا آن هنگام که آبتان به منجلاب تبدیل می گردد کیست که آبی گوارا را برای شما نازل می کند )
از ابو بصیر از امام باقر (ع) در مورد تفسیرآیه ( قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْراً فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ ) فرمود ، این آیه در مورد قائم (ع) نازل شده وآن زمان که امامتان غائب است و شما نمی دانید که درکجاست چه کسی یک امام ظاهر را برای شما می آورد که اخبار آسمان ها و زمین وحلال و حرام خداوند را برای شما آورد . اکمال دین ج 1 ص 125
و ده ها آیه دیگر که به امام مهدى (ع) وعده داده شده هر کس بخواهد به كتاب احادیث طولانى رجوع نمايد .
بلاهای امت در غیبت امام مهدى (ع)
از روایات اینگونه بر می آید که بدترین بلایا و مصیبت ها در زمان غیبت امام زمان به خاطر ازدیاد آشوبها و فتنه ها در آن دوران جهل و تاریکی است و به همین خاطر به تفصیل تمامی این روایات را که از ائمه نقل شده است با هم مرور می کنیم .
از امام علی (ع) نقل است که فرمود : این آیه در مورد ما نازل شده است :
( وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ) ( الزخرف – 28 ) ( و اين خدا پرستى را در همه ذرّيّت او خدا تا قيامت كلمه باقى گردانيد تا همه فرزندانش (به خداى يكتا) رجوع كنند )
و امامت در فرزندان حسین (ع) جاری است تا روز قیامت و غائب ما دو غیبت خواهد داشت که یکی کوتاه ودیگری بلند مدت است اما اوّلی یا شش روز یا شش ماه یا شش سال به طول می انجامد و دیگری بیش از آنکه تصورش را بکنند ، و هیچ کس بر این امر پایدار نخواهد ماند مگر آنانکه به ما ایمانی قوی و یقین داشته باشند . الزام الناصب ج 1 ص 244 ، کمال الدین
از امام رضا (ع) که او از پدرانش که از حضرت علی (ع) که او نیز از پیامبر خدا (ص) نقل کرده که می فرماید : (غائب ما مدتی معلوم را غائب است تا اینکه اکثر مردم بگویند که ما را نیازی به غائب آل محمّد نیست و عده دیگردر ولادت او شک کنند ، و کسی که زمانش را درک کند بایستی به دینش متمسک شود و به شیطان اجازه ندهد که بر شک او مستولی شود چرا که از دین من خارج می شود ، همان گونه که پدرتان را از بهشت بیرون کرد وخداوند شیطان را ولی مشرکان قرار داد) الزام الناصب ج 1 ص 244
از اصبغ بن نباته روایت است که حضرت علی (ع) فرمود : ( در پرواز مانند زنبور باشید چرا که دیگر پرندگان با نگاه حقارت به آنها می نگرند و نمی دانند که در زیر این بالهايشان چقدر نعمت وجود دارد و با مردم با زبان و بدنتان معاشرت کنید ولی قلبهايتان و کارهایتان را از آنها دور کنید ، به خدا سوگند که آن چیزی را که دوست دارید بدست نمی آورید تا آن زمان که در صورت یکدیگر آب دهان بیاندازید و عده ای عده دیگر را دروغگو خطاب کنند تا اینکه باقی نماند از شما - يا فرمود از شیعه ام - مگر مانند سرمه در چشم و یا نمک درغذا باشند ، و برای شما این مثال را می آورم که فردی غذایی را تهیه می کند و آن را پاک می کند و در خانه اش می گذارد و پس از مدتی دوری دوباره به خانه می آید و می بیند که در غذایش حشره رفته است دوباره غذایش را تمیز می کند و حشره ها را دور می کند و می گذارد و خانه اش را دوباره ترک می کند و پس از بازگشت دوباره می بیند که غذایش حشره رفته دوباره آن کارها را انجام می دهد و آنقدر این کار را انجام می دهد تا زمانی که دیگر غذایش در همان حال باقی بماند و دیگر هیچ حشره ای نتواند وارد آن شود شما نیز این گونه هستید آن قدر آزمایش می شوید تا گروهی اندک که هیچ خطایی در کارشان نباشد باقی بمانند ) الزام الناصب ص 244 ، غیبت نعمانی ص 217
ازعبدالله بن عباس از پیامبر نقل است که فرمود (... نهمین آنها قائم اهل بیتم و مهدی امتم می باشد شبیه ترین مردم به من در شکل و گفتار و کارهایش ، ظهور می کند پس ازغیبتی طولانی و حیرتی فراگیر، و دین خدا را اعلان می کند و آن را دوباره ظاهر می کند و پیروز می شود بوسیله خداوند و فرشتگان او...) الزام الناصب ج 1 ص 186
خداوند می فرماید :
( وَلا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ) ( الحديد – 16 )
( و مانند كسانى كه پيش از اين برايشان كتاب آسمانى تورات آمد نباشيد كه دوره طولانى بر آنها گذشت و دلهاشان زنگ قساوت گرفت و بسيارى فاسق و نابكار شدند )
از امام صادق (ع) نقل است که فرمود : ( این آیه برای اهل زمان غیبت نازل شده و نه زمان دیگری و منظور از أَمَدُ همان مدت غیبت است ) الزام الناصب ج 1 ص 9
امام موسى ابن جعفر (ع) فرمود : ( اگر پنجمین فرزند از هفتمین فرزند غیبت کرد بر شما باد به حفظ دینتان ، و کسی شما را از آن دور نکند ، ای فرزندانم حتما ً صاحب این امر غیبت خواهد کرد و خیلی ها که می گویند که این امتحان الهی است از گفته خود باز می گردند ) الزام الناصب ج 1 ص 202 ، کافی ج1 ص 376
ازیمان تمار كه گفت : ( نزد ابى عبدالله (ع) نشسته بودیم که فرمود : صاحب این امر حتما ً غیبت خواهد کرد ، و کسی که به دین خود پایبند است مانند کسی است که درحال جمع کردن خار است سپس فرمود – این چنین با دستش – و کیست از شما که این گونه خار را در دست گیرد ؟...) کافی ج 1 ص 276
ابان بن تغلب گفت : امام صادق فرمود : ( حال مردم چگونه است که اگر ضربه اى كشنده در بين دو مسجد وارد شود و اهل علم به خانه هایشان بروند و مخفی شوند مانند مخفی شدن مار در سوراخش و شیعه با هم اختلاف پیدا کنند و بعضی بعضی دیگر را دروغگو خطاب کنند و در صورت هم آب دهان بیندازند ؟ گفتم : فدایت شوم ، هیچ خیری در آن نیست ، فرمود : تمام خیر درآن است و آن را سه بار تکرارکرد ) اصول کافی ج1 ص 382
امام صادق (ع) فرمود : ( حضرت علی (ع) پس از کشته شدن عثمان هنگامی که مردم با او بیعت کردند به بالای منبر رفت و خطبه ای خواند و فرمود : آزمایش شما مانند آزمایش کردن دیگر امت ها است آن هنگام که پیامبرش را مبعوث می کند که شما آزموده شوید و همه جا هرج و مرج شود و سپس الك شويد ، تا پائين ترين شما به بالاترين شما رسد و بالاترين شما به پائين ترين شما رسد و انسان هایی که در دینشان خللی هست و زیاد به چشم نمی آید از سبقت گیرندگان برآنها که دینشان بیشتربه چشم می آید سبقت گیرند ، و آنها سبقت گیرند از لحاظ دینی در مراتب پائین ازآن گروه دوّم ، و به خدا سوگند که هیچ چیزی را پنهان نکردم و هیچ دروغی نگفته ام و به من از این روز واین مقام خبر دادند ) اصول کافی ج 1، غیبت نعمانی ص 209
ادامه دارد...
حريم نور- تعداد پستها : 60
تاريخ التسجيل : 2008-10-17
رد: شكست منتظران
بسم الله الرحمن الرحيم
از ابن ابى یعفور كه گفت : ( شنیدم که روزی امام صادق (ع) فرمود : وای بر طاغوتیان عرب از آن زمانی که ظهور نزدیک باشد . گفتم : چه مقدار از اعراب همراهی می کنند با قائم شما ؟ فرمود : مقدار اندکی ، گفتم : ولی کسانی که ادعای همراهی او را می کنند از اعراب بسیارند فرمود : مردم مورد آزمایش وامتحان قرار می گیرند و تعداد بسیار اندکی از آنها باقی می مانند و بقیه از دور خارج می شوند در این امتحانات ) اصول کافی ج1 ص 417
، غيبة النعمانى ص 212
از منصور كه گفت : ( او عبدالله (ع) به من فرمود : ( ای منصور، این امر بر شما ظاهر می شود پس از آنکه مأیوس می شوید ، به خدا سوگند تا آنگاه که خوب را از بد تشخیص دهید ، به خدا سوگند که تا آن هنگام که مورد آزمایش قرار بگیرید ، و سعادتمندان درآن سعادتمند و بد بختان در آن بدبخت تر شوند ) اصول كافى ج 1 ص 417
از امام صادق (ع) نقل است که فرمود : ( این سخن شما سبب تنفر قلوب مردان از آن می شود ، پس کسی که به آن اقرار کرد بر معلوماتش بیافزایید ، و کسی که انکار کرد رهايش کنید ، چرا که حتما ً امتحانی هست که در آن ناخالصی ها زدوده شود و کسانی که مو را به دو نیم می کنند از گردونه امتحان بیرون روند حتى جز ما و شیعه ما کسی باقی نمی ماند ) اصول کافی ج 1 ص 418 ، غیبت نعمانی ص 210
از امام صادق (ع) روایت است که فرمود و از بزرگترین امتحانات این است که مردم فکر می کنند او پیر است ولی او جوان ظهور می کند . غیبة النعمانی ص 194
ابو بصیر از امام صادق (ع) روایت می کند : ( قائم ما را کسانی یاری می کنند که دیگران هیچ انتظاری از آنها ندارند و خیلی ها اعتماد دارند که اگر قائم ما ظهور کند از آنها به عنوان عبادت کنندگان بت ها نام برده خواهد شد ) غیبة الطوسی ص 297
و در حاشیه غیبت نعمانی بر این حدیث چنین شرحی آمده که بیشتر یاران امام کسانی هستندکه از لحاظ ایمان آن چنان در سطح بالایی نیستند و خیلی از مردم آنها را بت پرست می دانند و خیلی های دیگر را متدین و دین دار در حالی که در حقیقت و مجاز آنها عبادت کنندگان بت هایند .
اما حجت دینداران و اهل فرهنگ در مقابله با امام تأویل قرآن است و با آن تأویلات بر علیه امام به مبارزه بر می خیزند واین علوم و علوم قرآنی دیگر را مردم عادی به راحتی نمی توانند درک کنند ، حتی اهل فرهنگ متوسط نیز نمی توانند آن را درک کنند بلکه آن مختص طبقه بالای اهل فرهنگ و علم و بعضی از علمای سوء است .
ازمحمّد بن ابو حمزه از بعضی از اصحاب امام صادق (ع) روایت می کند که امام فرموده : ( قائم ما رنج و مصیبتی را که خواهد کشید كه از پیامبر نیز بیشتراست چرا که پیامبر به مبارزه با بت های چوبی و سنگی پرداخت و قائم بایستی با کسانی مبارزه کند که قرآن را تأویل می کنند و برای آن می جنگند ) غیبة النعمانی ص 308
و از ابو حمزه ثمالی از امام باقر(ع) روایت می کند که فرمود : ( صاحب الأمر از مردم زمانه رنج هایی راخواهند دید که رسول خدا (ص) در زمانش ندید ) غیبة النعمانی ص 308
از محمّد ابن منصور عقیلی از پدرش روایت می کند که من و حارث بن مغیره و جماعتی دیگر از اصحاب نزد امام صادق (ع) نشسته بودیم و ایشان به سخنان ما گوش می کردند ، ما گفتیم که راه شما در نهایت چگونه پایان می پذیرد ؟ فرمود : هیهات هیهات به خدا سوگند و به تمامی آن چیزهائیکه چشم شما می بیند که همگی شما مورد امتحان و آزمایش قرار می گیرید و خوب از بد جدا شود و عده ای از شما مأیوس شوند و به او سوگند و به تمامی چیزهایی که می بینید قائم ما ظهور نمی کند تا آنگاه که بدبختان و سیاه بختان در این کار سیاه بخت تر و سعادتمندان سعادتمند تر شوند ) اصول کافی ص 418
شکست در شناخت امام مهدی (ع) و استقبال آن
در مقدمه این بحث صحبت خواهیم کرد از عده ای که در معرفت امام (ع) و در استقبال از او شکست می خورند و همچنین در قسمت دوّم در مورد شکست در همراهی امام (ع) صحبت خواهیم کرد . در این راه اعتماد ما به روایات و احادیث است چرا که می دانیم در آنها فایده اى وجود دارد نه دیگر سخنها ، و
علل شکست این عده در معرفت امام بسیار دارد . مثلا عده ای تصور می کنند که امام پیر است در حالی که او جوان ظهور می كند ، و دیگر عده کثیری از منحرفین که توسط امام کشته می شوند ، یک عده بدعت در دین می آورند و آنها را نیز امام می کشد و عده ای از علمای سوء که مردم فکر می کنند آنها از صالحین هستند ، و ازآن جمله این است که امام با کتابی جدید و سنتی جدید می آید و دین را از نو پایه گذاری می کند و اینکه یاران او از طبقه مستضعف و ناتوان جامعه است و تبعیت ازآنها برای بزرگان سخت است و از آن جمله طولانی شدن مدت غیبت و قساوت قلب ها و دیگر چیزها می باشد ...
از امام صادق (ع) روایت است که فرمود : ( آن هنگام که قائم ظهور کند مردم او را انکار می کنند چرا که جوان ظهور می کند و یاران او کسانی هستند که خداوند در اوّل از آنها پیمان گرفته است ) غیبت طوسی ص 283 ، غیبت نعمانی ص 219
و آن روایت برآن دلالت دارد که امام هفتاد تن از علمای شیعه را که اصل اختلاف هستند را خواهد کشت همان گونه که شیخ کورانی در کتاب عصر ظهور ص 149 آورده است .
مالک بن حمزه از امام علی (ع) نقل می کند که روزی از من پرسید اگر شیعه این چنین دچار اختلاف شوند و دست هایش را در یکدیگر فرو برد ، چه خیری می بینی؟ گفتم : هیچ خیری در آن نیست فرمود که تمامی خیر درآن است چرا که قائم ما ظهور می کند و پس از ظهورش هفتاد تن از علمای سوء را که به خدا و رسولش دروغ نسبت می دهند می کشد و پس از آن مردم از وی تبعیت می کنند . غیبت نعمانی ص 214
امام باقر (ع) می فرماید : ( وآن هنگام که قائم ما ظهور کند و به سوی کوفه روانه شود عده ای که بتریه نامیده می شوند و به تعداد ده هزار نفر بر امام خروج میکنند و در حالی که سلاحشان را بیرون یم آورند به قائم ما می گویند که ای پسر فاطمه از همان راهی که آمدی باز گرد ما را با تو کاری نیست و امام همه آنها را میکشد و سپس وارد کوفه می شود و تمامی منافقین را می کشد و جنگجویان آنها را نیز می کشد تا آنگاه که خداوند راضی شود ) بحار الانوار ج 52
اما کیفیت شروع دعوت امام (ع) و فرار کردن مردم از آن و دشمنيشان با آن و نفرین مردم بر بيرق امام (ع) آن را از کلام ائمه با هم می خوانیم .
ابان بن تغلب گفت : شنیدم امام صادق (ع) فرمود : اگر رایت حق ظاهر شود اهل شرق وغرب زمین بر آن لعنت می فرستند می دانی چرا ؟ گفتم : خیر گفت : ( به خاطر آن کارهایی است که شخص از اهل بیت خود قبل ازخروج می بیند ) و درجایی دیگر ( از آنچه که از بنی هاشم می بیند ) غیبت نعمانی ص 308
ابى بصیر از امام صادق (ع)روایت می کند که فرمود : ( قائم ما ظهور نمی کند تا آن هنگام که حلقه تکمیل شود . پرسیدم که حلقه چند نفراست ؟ فرمود ده هزار نفر و جبرئیل در سمت راست و میکائیل در سمت چپ او هستند ، و وی بيرق را تکان می دهد و با آن حرکت می کند و کسی ازاهل شرق و غرب عالم نمی ماند مگر آن را لعنت می کند و آن بيرقى است که جبرئیل در روز بدر بر پیامبر (ص) نازل کرد ... ) غیبت نعمانی ص 320
از ابى یحیی حکیم بن سعد نقل است که گفت از حضرت علی (ع) شنیدم که فرمود : ( همانا یاران قائم جوانان هستند نه پیران و آنها مانند سرمه در چشم یا نمک درطعام هستند و کمترین طعام همان نمک است ) غیبت نعمانی ص 330
از ابراهیم ابن عبد الحمید آمده که گفت بعضی از کسانی که از امام صادق (ع) این را شنیده اند روایت می کنند که آن حضرت فرمود : ( اگر قائم ما خروج کند بسيارى از اهل دين او را يارى نمى كنند در صورتى كه مردم فكر مى كردند كه آنان يارى كننده هاى امام هستند از آن خارج مى شوند و ماه و خورشيد پرستان به آن ملحق مى شوند ) غیبت نعمانی ص 332
و این روایت دلالت بر آن دارد بسیاری از افرادی که تصور می کردند از یاران امام (ع) هستند و مردم آنها را نیز چنین تصور می کردند در می یابند که آنها دین دار نبوده اند و بسیاری از کسانی که مردم در مورد آنان تصور می کنند که دین ندارند و یا ایمانشان ضعیف است در زمره اصحاب آن امام قرار می گیرند بعد از آنکه خداوند برآنها منت می نهد و هدایت می کند .
ادامه دارد...
از ابن ابى یعفور كه گفت : ( شنیدم که روزی امام صادق (ع) فرمود : وای بر طاغوتیان عرب از آن زمانی که ظهور نزدیک باشد . گفتم : چه مقدار از اعراب همراهی می کنند با قائم شما ؟ فرمود : مقدار اندکی ، گفتم : ولی کسانی که ادعای همراهی او را می کنند از اعراب بسیارند فرمود : مردم مورد آزمایش وامتحان قرار می گیرند و تعداد بسیار اندکی از آنها باقی می مانند و بقیه از دور خارج می شوند در این امتحانات ) اصول کافی ج1 ص 417
، غيبة النعمانى ص 212
از منصور كه گفت : ( او عبدالله (ع) به من فرمود : ( ای منصور، این امر بر شما ظاهر می شود پس از آنکه مأیوس می شوید ، به خدا سوگند تا آنگاه که خوب را از بد تشخیص دهید ، به خدا سوگند که تا آن هنگام که مورد آزمایش قرار بگیرید ، و سعادتمندان درآن سعادتمند و بد بختان در آن بدبخت تر شوند ) اصول كافى ج 1 ص 417
از امام صادق (ع) نقل است که فرمود : ( این سخن شما سبب تنفر قلوب مردان از آن می شود ، پس کسی که به آن اقرار کرد بر معلوماتش بیافزایید ، و کسی که انکار کرد رهايش کنید ، چرا که حتما ً امتحانی هست که در آن ناخالصی ها زدوده شود و کسانی که مو را به دو نیم می کنند از گردونه امتحان بیرون روند حتى جز ما و شیعه ما کسی باقی نمی ماند ) اصول کافی ج 1 ص 418 ، غیبت نعمانی ص 210
از امام صادق (ع) روایت است که فرمود و از بزرگترین امتحانات این است که مردم فکر می کنند او پیر است ولی او جوان ظهور می کند . غیبة النعمانی ص 194
ابو بصیر از امام صادق (ع) روایت می کند : ( قائم ما را کسانی یاری می کنند که دیگران هیچ انتظاری از آنها ندارند و خیلی ها اعتماد دارند که اگر قائم ما ظهور کند از آنها به عنوان عبادت کنندگان بت ها نام برده خواهد شد ) غیبة الطوسی ص 297
و در حاشیه غیبت نعمانی بر این حدیث چنین شرحی آمده که بیشتر یاران امام کسانی هستندکه از لحاظ ایمان آن چنان در سطح بالایی نیستند و خیلی از مردم آنها را بت پرست می دانند و خیلی های دیگر را متدین و دین دار در حالی که در حقیقت و مجاز آنها عبادت کنندگان بت هایند .
اما حجت دینداران و اهل فرهنگ در مقابله با امام تأویل قرآن است و با آن تأویلات بر علیه امام به مبارزه بر می خیزند واین علوم و علوم قرآنی دیگر را مردم عادی به راحتی نمی توانند درک کنند ، حتی اهل فرهنگ متوسط نیز نمی توانند آن را درک کنند بلکه آن مختص طبقه بالای اهل فرهنگ و علم و بعضی از علمای سوء است .
ازمحمّد بن ابو حمزه از بعضی از اصحاب امام صادق (ع) روایت می کند که امام فرموده : ( قائم ما رنج و مصیبتی را که خواهد کشید كه از پیامبر نیز بیشتراست چرا که پیامبر به مبارزه با بت های چوبی و سنگی پرداخت و قائم بایستی با کسانی مبارزه کند که قرآن را تأویل می کنند و برای آن می جنگند ) غیبة النعمانی ص 308
و از ابو حمزه ثمالی از امام باقر(ع) روایت می کند که فرمود : ( صاحب الأمر از مردم زمانه رنج هایی راخواهند دید که رسول خدا (ص) در زمانش ندید ) غیبة النعمانی ص 308
از محمّد ابن منصور عقیلی از پدرش روایت می کند که من و حارث بن مغیره و جماعتی دیگر از اصحاب نزد امام صادق (ع) نشسته بودیم و ایشان به سخنان ما گوش می کردند ، ما گفتیم که راه شما در نهایت چگونه پایان می پذیرد ؟ فرمود : هیهات هیهات به خدا سوگند و به تمامی آن چیزهائیکه چشم شما می بیند که همگی شما مورد امتحان و آزمایش قرار می گیرید و خوب از بد جدا شود و عده ای از شما مأیوس شوند و به او سوگند و به تمامی چیزهایی که می بینید قائم ما ظهور نمی کند تا آنگاه که بدبختان و سیاه بختان در این کار سیاه بخت تر و سعادتمندان سعادتمند تر شوند ) اصول کافی ص 418
شکست در شناخت امام مهدی (ع) و استقبال آن
در مقدمه این بحث صحبت خواهیم کرد از عده ای که در معرفت امام (ع) و در استقبال از او شکست می خورند و همچنین در قسمت دوّم در مورد شکست در همراهی امام (ع) صحبت خواهیم کرد . در این راه اعتماد ما به روایات و احادیث است چرا که می دانیم در آنها فایده اى وجود دارد نه دیگر سخنها ، و
علل شکست این عده در معرفت امام بسیار دارد . مثلا عده ای تصور می کنند که امام پیر است در حالی که او جوان ظهور می كند ، و دیگر عده کثیری از منحرفین که توسط امام کشته می شوند ، یک عده بدعت در دین می آورند و آنها را نیز امام می کشد و عده ای از علمای سوء که مردم فکر می کنند آنها از صالحین هستند ، و ازآن جمله این است که امام با کتابی جدید و سنتی جدید می آید و دین را از نو پایه گذاری می کند و اینکه یاران او از طبقه مستضعف و ناتوان جامعه است و تبعیت ازآنها برای بزرگان سخت است و از آن جمله طولانی شدن مدت غیبت و قساوت قلب ها و دیگر چیزها می باشد ...
از امام صادق (ع) روایت است که فرمود : ( آن هنگام که قائم ظهور کند مردم او را انکار می کنند چرا که جوان ظهور می کند و یاران او کسانی هستند که خداوند در اوّل از آنها پیمان گرفته است ) غیبت طوسی ص 283 ، غیبت نعمانی ص 219
و آن روایت برآن دلالت دارد که امام هفتاد تن از علمای شیعه را که اصل اختلاف هستند را خواهد کشت همان گونه که شیخ کورانی در کتاب عصر ظهور ص 149 آورده است .
مالک بن حمزه از امام علی (ع) نقل می کند که روزی از من پرسید اگر شیعه این چنین دچار اختلاف شوند و دست هایش را در یکدیگر فرو برد ، چه خیری می بینی؟ گفتم : هیچ خیری در آن نیست فرمود که تمامی خیر درآن است چرا که قائم ما ظهور می کند و پس از ظهورش هفتاد تن از علمای سوء را که به خدا و رسولش دروغ نسبت می دهند می کشد و پس از آن مردم از وی تبعیت می کنند . غیبت نعمانی ص 214
امام باقر (ع) می فرماید : ( وآن هنگام که قائم ما ظهور کند و به سوی کوفه روانه شود عده ای که بتریه نامیده می شوند و به تعداد ده هزار نفر بر امام خروج میکنند و در حالی که سلاحشان را بیرون یم آورند به قائم ما می گویند که ای پسر فاطمه از همان راهی که آمدی باز گرد ما را با تو کاری نیست و امام همه آنها را میکشد و سپس وارد کوفه می شود و تمامی منافقین را می کشد و جنگجویان آنها را نیز می کشد تا آنگاه که خداوند راضی شود ) بحار الانوار ج 52
اما کیفیت شروع دعوت امام (ع) و فرار کردن مردم از آن و دشمنيشان با آن و نفرین مردم بر بيرق امام (ع) آن را از کلام ائمه با هم می خوانیم .
ابان بن تغلب گفت : شنیدم امام صادق (ع) فرمود : اگر رایت حق ظاهر شود اهل شرق وغرب زمین بر آن لعنت می فرستند می دانی چرا ؟ گفتم : خیر گفت : ( به خاطر آن کارهایی است که شخص از اهل بیت خود قبل ازخروج می بیند ) و درجایی دیگر ( از آنچه که از بنی هاشم می بیند ) غیبت نعمانی ص 308
ابى بصیر از امام صادق (ع)روایت می کند که فرمود : ( قائم ما ظهور نمی کند تا آن هنگام که حلقه تکمیل شود . پرسیدم که حلقه چند نفراست ؟ فرمود ده هزار نفر و جبرئیل در سمت راست و میکائیل در سمت چپ او هستند ، و وی بيرق را تکان می دهد و با آن حرکت می کند و کسی ازاهل شرق و غرب عالم نمی ماند مگر آن را لعنت می کند و آن بيرقى است که جبرئیل در روز بدر بر پیامبر (ص) نازل کرد ... ) غیبت نعمانی ص 320
از ابى یحیی حکیم بن سعد نقل است که گفت از حضرت علی (ع) شنیدم که فرمود : ( همانا یاران قائم جوانان هستند نه پیران و آنها مانند سرمه در چشم یا نمک درطعام هستند و کمترین طعام همان نمک است ) غیبت نعمانی ص 330
از ابراهیم ابن عبد الحمید آمده که گفت بعضی از کسانی که از امام صادق (ع) این را شنیده اند روایت می کنند که آن حضرت فرمود : ( اگر قائم ما خروج کند بسيارى از اهل دين او را يارى نمى كنند در صورتى كه مردم فكر مى كردند كه آنان يارى كننده هاى امام هستند از آن خارج مى شوند و ماه و خورشيد پرستان به آن ملحق مى شوند ) غیبت نعمانی ص 332
و این روایت دلالت بر آن دارد بسیاری از افرادی که تصور می کردند از یاران امام (ع) هستند و مردم آنها را نیز چنین تصور می کردند در می یابند که آنها دین دار نبوده اند و بسیاری از کسانی که مردم در مورد آنان تصور می کنند که دین ندارند و یا ایمانشان ضعیف است در زمره اصحاب آن امام قرار می گیرند بعد از آنکه خداوند برآنها منت می نهد و هدایت می کند .
ادامه دارد...
حريم نور- تعداد پستها : 60
تاريخ التسجيل : 2008-10-17
رد: شكست منتظران
بسم الله الرحمن الرحيم
شکست در همراهی با امام(ع)
بسیاری از ملت ها در همراهی با انبیاء شکست خوردند بعد از آنکه آنان را شناختند و ایمان آوردند و این بار تاریخ نیز دوباره تکرار خواهد شد در آن هنگام که امام ظهور کند و بسیاری در همراهی با امام شکست می خورند وبر آن امام می شورند و قیام میکنند .
از امام صادق (ع) روایت است که فرمود : ( قائم به احكامى حكم مى كند كه بعضى از يارانش كه با آن جنگيدند آن را انكار مى كنند كه آن حكم آدم (ع) است پس سر آنها را مى زند . و نيز براى بار دوّم حكم مى كند كه بعضى ديگر از يارانش كه با او جنگيدند آن را انكار مى كنند كه آن حكم داوود (ع) است پس سر آنها را مى زند . و براى بار سوّم حكم مى كند و گروه ديگرى از يارانش آن را انكار مى كنند كه آن حكم ابراهيم (ع) است . سپس حكم چهارم را مى كند و آن حكم محمّد (ص) است پس كسى ديگر آنرا انكار نمى كند ) ما بعد الظهور نوشته سید صدر ص 509
از امام صادق (ع) روایت است که فرمود : ( می بینم آن روزی را که قائم ما در مسجد کوفه بر منبر نشسته واصحابش در کنارش گرد آمده اند و تعداد آنها سیصد وسیزده نفر هستند همان تعدادی که در جنگ بدر با پیامبر (ص) شرکت کردند ، پس از آن قائم کتابی را در می آورد که مهر شده به طلا است عهدى است از طرف رسول خدا (ص) ، وآنها از وی گریزان می شوند مانند فرار چهارپایان ، و هیچ کس با او نمی ماند جز یک وزیر ويازده تن دیگر ، همانگونه که با موسی بن عمران این تعداد باقی ماندند ، و آنها در زمین می گردند ودوباره به سوی او رجوع می کنند ، و من می دانم که چه به آنها خواهد گفت ، و آنها به وی کافر می شوند ) ما بعد الظهور نوشته سید صدر ص 510
شایسته است هر مؤمنی كه این روایات را می خواند از ترس بلرزد چرا که کسانی به امام کافر می شوند که جزء 313 نفر هستند . از خدا می خواهیم که ما را از شر فتنه ها و بلایا دورکند و توفیق شناخت و معرفت امام را بدهد و ما را از یاران او قرار دهد . از فضل بن عبدالرحمن بن ابی هاشم از علی بن ابی حمزه از ابو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده اند : ( که اصحاب قائم همان گونه که اصحاب موسی با نهری آزموده شدند آزموده می شوند و این معنای آیه قرآن است که إنّ الله مبتلیکم بنهرٍ ) غیبت طوسی ص 372 ، بحار الأنوار ج 52 ص 332
از امام باقر (ع) روایت است : ( آن هنگام که به ثعلبیه می رسد مردی در ملأ بلند می شود قوی هیکل و شجاع و از قائم ما می پرسد : چه کار می کنی ؟ به خدا سوگند که تو مردم را فراری می دهی مانند فرار چهارپایان آیا این عهدی است معهود از پیامبر (ص) یا اینکه چیز دیگری است ؟ و فرد دیگری بلند می شود و به او می گوید : ساکت شو به خدا سوگند که گردنت را می زنم . قائم به مرد دوّم می گوید : ای فلانی خاموش باش . بله به خدا سوگند که من همراهم عهدی از رسول خدا (ص) دارم و سپس ندا می دهد که از محلی مخصوص نامه پیامبر را می آورند و او قرائت می کند سپس آن شخص بلند می شود و به نزد قائم می رود و از او می خواهد که بگذارد سر او را بوسه کند و قائم می پذیرد و پس از آن به قائم می گوید می خواهیم دوباره با تو بیعت کنیم و امام نیز با آنها بیعت می کند . ) البحار ج 52
از امام صادق (ع) روایت کرده اند که فرمود : ( فردی می خواهد بر سر قائم امر و نهی کند و قائم ما می گوید که او را دستگیر کنید و پس از دستگیری به نزد امام می آورند و وی دستور می دهد که گردن او را بزنند پس از آن شرق و غرب زمین از وی می ترسند ) غیبة نعمانی ص 246
از امام صادق (ع) که از پدرانش که آنها نیز از پیامبر خدا (ص) روایت کرده اند آمده است که : در آن هنگام که به آسمانها به نزد خدای خویش عروج کردم درمیان سخنانش فرمود : سرم را بلند کردم و دیدم که در وسط نورها ، نورهای علی(ع) فاطمه (س) حسن و حسین (ع) و علی بن الحسین و محمّد و جعفر وموسی و علی و محمّد و علی و حسن و حجت بن الحسن قائم هستم مانند یک ستاره درخشنده و از خدا پرسیدم که این ها کیستند ؟ فرمود : اینها امامان هستند و این قائم است که حلال مرا حلال و حرام مرا حرام میکند با او ازدشمنانم انتقام می گیرم و او مایه آرامش مؤمنان است و اوست که دل شیعیان تورا از کینه دشمنانشان پاک می کند و لات و عزی را (خلیفه اوّل و دوّم را) از قبر بیرون می کند و به سزای اعمالشان می رساند و فتن آن زمان ازفتن بت ها سخت تر و بیشتر است . بحار الانوار ج 52 ص 379
بشر النبال از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود : ( اوّلین کاری را که قائم می کند می دانی چیست ؟ گفتم : خیر . فرمود : این دو را (خلیفه اوّل ودوّم ) از قبرهایشان درحالی که جسدهایشان تازه است را خارج می کند ومی سوزاند سپس مسجد را خراب می کند سپس فرمود که رسول خدا (ص) فرمود : عریشی است مانند عریش موسی (ع) و ذكر كرد که مقدمه مسجد رسول خدا (ص) گل بود و اطرافش را لیف نخل فراگرفته بود ) بحار الانوار ج 52 ص 386
از امام صادق (ع) نقل است که فرمود : ( و اگر پایش بگذارد و بخواهد دیواری را که بر سر قبر آن دو (خلیفه اوّل و دوّم) است را خراب کند خداوند بادهای شدیدی را می فرستد و رعد و برق در آسمانها ظاهر می شوند وطوفان های عظیمی به پا می شوند که همگی مردم با وحشت از کنار او فرار می کنند و آن هنگام که تیشه را بلند میکند و بر دیوار می کوبد هیچ کس نیست که او را یاری کند پس ازچند لحظه دوباره مردم به سوی می آیند و به یاریش می شتابند و ثواب آن کس که بر دوستش سبقت میگیرد و زودتر به یاری امام می شتابد از بقیه بیشتر است تا اینکه قبررا خراب نموده و جسد آن دو را بیرون می آورد و آنها را لعنت می کند و از آنها بیزاری می جوید سپس آتش می زند و سپس خاکستر آنها را در هوا منتشر می سازد ) بحار الانوار ج 52 ص 386
من می گویم : که شایسته است هر مؤمنی و مؤمنه که این روایات را می خواند به نفس خود بازگردد و بترسد از اینکه با اهل بیت (ع) دشمنی کند وشایسته است که شبانه روز در پی کسب رضای خداوند باشد و برای خود الگویی را انتخاب کند که احکام قرآن و اهل بیت (ع) را جاری کند و نه فقط بدنبال دنیا باشد . اما اگر الگویی را که انتخاب می کنید فقط در پی ثروت ومقام باشند بدانید که آنها شما را ازراه حق باز می دارند و به دشمنی با ائمه (ع) می برند و کسی که این چنین است شایسته الگو برداری نیست ، و اینکه اختلاف مطلقا ً وحدت را درپی نخواهد داشت .
ادامه دارد...
شکست در همراهی با امام(ع)
بسیاری از ملت ها در همراهی با انبیاء شکست خوردند بعد از آنکه آنان را شناختند و ایمان آوردند و این بار تاریخ نیز دوباره تکرار خواهد شد در آن هنگام که امام ظهور کند و بسیاری در همراهی با امام شکست می خورند وبر آن امام می شورند و قیام میکنند .
از امام صادق (ع) روایت است که فرمود : ( قائم به احكامى حكم مى كند كه بعضى از يارانش كه با آن جنگيدند آن را انكار مى كنند كه آن حكم آدم (ع) است پس سر آنها را مى زند . و نيز براى بار دوّم حكم مى كند كه بعضى ديگر از يارانش كه با او جنگيدند آن را انكار مى كنند كه آن حكم داوود (ع) است پس سر آنها را مى زند . و براى بار سوّم حكم مى كند و گروه ديگرى از يارانش آن را انكار مى كنند كه آن حكم ابراهيم (ع) است . سپس حكم چهارم را مى كند و آن حكم محمّد (ص) است پس كسى ديگر آنرا انكار نمى كند ) ما بعد الظهور نوشته سید صدر ص 509
از امام صادق (ع) روایت است که فرمود : ( می بینم آن روزی را که قائم ما در مسجد کوفه بر منبر نشسته واصحابش در کنارش گرد آمده اند و تعداد آنها سیصد وسیزده نفر هستند همان تعدادی که در جنگ بدر با پیامبر (ص) شرکت کردند ، پس از آن قائم کتابی را در می آورد که مهر شده به طلا است عهدى است از طرف رسول خدا (ص) ، وآنها از وی گریزان می شوند مانند فرار چهارپایان ، و هیچ کس با او نمی ماند جز یک وزیر ويازده تن دیگر ، همانگونه که با موسی بن عمران این تعداد باقی ماندند ، و آنها در زمین می گردند ودوباره به سوی او رجوع می کنند ، و من می دانم که چه به آنها خواهد گفت ، و آنها به وی کافر می شوند ) ما بعد الظهور نوشته سید صدر ص 510
شایسته است هر مؤمنی كه این روایات را می خواند از ترس بلرزد چرا که کسانی به امام کافر می شوند که جزء 313 نفر هستند . از خدا می خواهیم که ما را از شر فتنه ها و بلایا دورکند و توفیق شناخت و معرفت امام را بدهد و ما را از یاران او قرار دهد . از فضل بن عبدالرحمن بن ابی هاشم از علی بن ابی حمزه از ابو بصیر از امام صادق (ع) روایت کرده اند : ( که اصحاب قائم همان گونه که اصحاب موسی با نهری آزموده شدند آزموده می شوند و این معنای آیه قرآن است که إنّ الله مبتلیکم بنهرٍ ) غیبت طوسی ص 372 ، بحار الأنوار ج 52 ص 332
از امام باقر (ع) روایت است : ( آن هنگام که به ثعلبیه می رسد مردی در ملأ بلند می شود قوی هیکل و شجاع و از قائم ما می پرسد : چه کار می کنی ؟ به خدا سوگند که تو مردم را فراری می دهی مانند فرار چهارپایان آیا این عهدی است معهود از پیامبر (ص) یا اینکه چیز دیگری است ؟ و فرد دیگری بلند می شود و به او می گوید : ساکت شو به خدا سوگند که گردنت را می زنم . قائم به مرد دوّم می گوید : ای فلانی خاموش باش . بله به خدا سوگند که من همراهم عهدی از رسول خدا (ص) دارم و سپس ندا می دهد که از محلی مخصوص نامه پیامبر را می آورند و او قرائت می کند سپس آن شخص بلند می شود و به نزد قائم می رود و از او می خواهد که بگذارد سر او را بوسه کند و قائم می پذیرد و پس از آن به قائم می گوید می خواهیم دوباره با تو بیعت کنیم و امام نیز با آنها بیعت می کند . ) البحار ج 52
از امام صادق (ع) روایت کرده اند که فرمود : ( فردی می خواهد بر سر قائم امر و نهی کند و قائم ما می گوید که او را دستگیر کنید و پس از دستگیری به نزد امام می آورند و وی دستور می دهد که گردن او را بزنند پس از آن شرق و غرب زمین از وی می ترسند ) غیبة نعمانی ص 246
از امام صادق (ع) که از پدرانش که آنها نیز از پیامبر خدا (ص) روایت کرده اند آمده است که : در آن هنگام که به آسمانها به نزد خدای خویش عروج کردم درمیان سخنانش فرمود : سرم را بلند کردم و دیدم که در وسط نورها ، نورهای علی(ع) فاطمه (س) حسن و حسین (ع) و علی بن الحسین و محمّد و جعفر وموسی و علی و محمّد و علی و حسن و حجت بن الحسن قائم هستم مانند یک ستاره درخشنده و از خدا پرسیدم که این ها کیستند ؟ فرمود : اینها امامان هستند و این قائم است که حلال مرا حلال و حرام مرا حرام میکند با او ازدشمنانم انتقام می گیرم و او مایه آرامش مؤمنان است و اوست که دل شیعیان تورا از کینه دشمنانشان پاک می کند و لات و عزی را (خلیفه اوّل و دوّم را) از قبر بیرون می کند و به سزای اعمالشان می رساند و فتن آن زمان ازفتن بت ها سخت تر و بیشتر است . بحار الانوار ج 52 ص 379
بشر النبال از امام صادق (ع) روایت می کند که فرمود : ( اوّلین کاری را که قائم می کند می دانی چیست ؟ گفتم : خیر . فرمود : این دو را (خلیفه اوّل ودوّم ) از قبرهایشان درحالی که جسدهایشان تازه است را خارج می کند ومی سوزاند سپس مسجد را خراب می کند سپس فرمود که رسول خدا (ص) فرمود : عریشی است مانند عریش موسی (ع) و ذكر كرد که مقدمه مسجد رسول خدا (ص) گل بود و اطرافش را لیف نخل فراگرفته بود ) بحار الانوار ج 52 ص 386
از امام صادق (ع) نقل است که فرمود : ( و اگر پایش بگذارد و بخواهد دیواری را که بر سر قبر آن دو (خلیفه اوّل و دوّم) است را خراب کند خداوند بادهای شدیدی را می فرستد و رعد و برق در آسمانها ظاهر می شوند وطوفان های عظیمی به پا می شوند که همگی مردم با وحشت از کنار او فرار می کنند و آن هنگام که تیشه را بلند میکند و بر دیوار می کوبد هیچ کس نیست که او را یاری کند پس ازچند لحظه دوباره مردم به سوی می آیند و به یاریش می شتابند و ثواب آن کس که بر دوستش سبقت میگیرد و زودتر به یاری امام می شتابد از بقیه بیشتر است تا اینکه قبررا خراب نموده و جسد آن دو را بیرون می آورد و آنها را لعنت می کند و از آنها بیزاری می جوید سپس آتش می زند و سپس خاکستر آنها را در هوا منتشر می سازد ) بحار الانوار ج 52 ص 386
من می گویم : که شایسته است هر مؤمنی و مؤمنه که این روایات را می خواند به نفس خود بازگردد و بترسد از اینکه با اهل بیت (ع) دشمنی کند وشایسته است که شبانه روز در پی کسب رضای خداوند باشد و برای خود الگویی را انتخاب کند که احکام قرآن و اهل بیت (ع) را جاری کند و نه فقط بدنبال دنیا باشد . اما اگر الگویی را که انتخاب می کنید فقط در پی ثروت ومقام باشند بدانید که آنها شما را ازراه حق باز می دارند و به دشمنی با ائمه (ع) می برند و کسی که این چنین است شایسته الگو برداری نیست ، و اینکه اختلاف مطلقا ً وحدت را درپی نخواهد داشت .
ادامه دارد...
حريم نور- تعداد پستها : 60
تاريخ التسجيل : 2008-10-17
رد: شكست منتظران
بسم الله الرحمن الرحيم
خاتمه بحث ( ارشاداتی از اهل بیت (ع) برای نجات از فتنه ها )
قبل از قیام قائم (ع)
دراین مبحث انواع فتنه ها و سختيها و سرگردانيهاى مردم را در آن آورده ایم و خیلی ها در این آزمون ها و فتنه ها نمره قبولی نمی گیرند و خیلی ازآنها جزء علما هستند که در نهایت امام گردن آنها را خواهد زد ، وشاید این نکته به ذهن خطور کند که آماده شدن برای استقبال از امام وهمراهی او کاری خارج از طاقت انسانی باشد ، و بایستی راههای نجاتی باشند که انسان را ازآن گمراهی ها و خطرات برهاند و به ساحل امان و امنیت برسانند و در جواب این سوال می گوئیم که تمامی مردم اعم ازعالم و جاهل همگی مورد آزمایش قرار می گیرند بدون استثناء و لیکن راههای نجاتی وجود دارد که آنها را بایستی شخصی ترسیم کند که خود از هر گونه خطا ولغزشی به دور باشد و آنها کسی نیستند جز 14 معصوم (ع) و ما با تمسک به راه آنها به دورازهیچگونه تقلید کورکورانه یا تعصب های بی جا می توانیم نجات یابیم و ما در اینجا به صورت مختصر بعضی از راهها را برای شما بازگو می کنیم .
أ ) رجوع به قرآن کریم :
از امام باقر (ع) روایت است : (... و هرکس که در امور تأمل کند و آن را بر ما و قرآن عرضه کند اگر موافق بود عمل کند و اگر مخالف بودند دورى كند واگر در این کار شبه ای برایش ایجاد شد از ما سؤال کنید و ما جواب آن را به شما خواهیم داد و هرکس که این کار را بکند و بمیرد قبل از آن که قائم ما خروج کند مانند شهید مرده است و اگر زمان قائم ما را درک کند ثواب دو شهید برایش نوشته می شود و اگر كسى را كه دشمن ماست را کشت ثواب بیست شهید برایش نوشته می شود ) بحار الانوار ج 52 ص 123
و دلیل آن است که مردم قرآن را بر میل خویش تفسیر می نمایند و روایت زیر در مورد یکی از کارهای مهم امام (ع) در هنگام قیام یابعد از آن صحبت می کند .
از امام علی (ع) روایت است که فرمود : ( هوا را به سمت هدایت معطوف می کند آنگاه که عطف شود ورأی را به سمت قرآن می برد آنگاه که عطف بر آن شود ) غیبت طوسی ص 282
یعنی امام مهدى (ع) در هنگام ظهورش امت را بر آن مى بيند كه قرآن را بر حسب هواى نفس خويش و با درك و فهم قاصر خود تفسير كرده اند پس اين افعال ناپسند را منهدم مى سازد و به سوی قرآن رهنمون می کند اگر شخص پذیرفت که هدایت شده است و اگر نپذیرفت رأى او را از میان بر می دارد ، و بدیهی است که مردم عامه نمی توانند قرآن را تفسیر نمایند و این کار مخصوص طبقه خاصی است که بر حسب احوال خویش قرآن را تفسیر می نمایند و آنان علماء سوء زمانند و طرفداران آنها ، و مردم عادی در این کار از آنها پیروی میکنند .
پیامبر خدا (ص) فرمود : ( که بر امت خویش پس از خویش از 3 چیز می ترسم اوّل اینکه قرآن را بر حسب حال و هوای خویش تأویل کنند و دوّم اینکه دنباله رو خطای یک عالمی باشند و سوّم ظهور پول و ترفه درجامعه است ، و راه نجات از این 3 ایناست که از محکمات قرآن پیروی کنید و به متشابه آن ایمان بیاورید و اینکه به رفتارهای عالمان بنگرید و دنباله رو خطاهایشان نباشید و راه نجات از پول ، ادای حق آن و شکر نعمت است ) تفسیربرهان
ب ) اقتداء به امام مهدی (ع) قبل از ظهورش و قیامش :
امام صادق (ع) فرمود : ( رسول خدا (ص) فرموده خوشا به حال آنان که زمان قائم ما را درک کنند و به او اقتداء کنند قبل از قیامش و با دوستان او دوست واز دشمنانش اجتناب بورزند و دوستدار ائمه اهل بیت (ع) قبل از او نیز باشد که آنان دوستان من و کسانی هستند که محبت من شامل آنها میشود وکریم ترین امت من بر من هستند و درجای دیگر (کریم ترین خلق خداوند بر من هستند) ) غیبت نعمانی ص 123
و این تشویق به اقتداء از امام زمان (ع) است در هنگام ظهور و قبل از آن وانتظار و مقدمه چینی کردن برای ظهورش و تبعیت از اشخاص که حقیقتا ً به سوی امام دعوت می کنند نه آنان که فقط برای خویش دعوت می کنند و امام را فراموش کرده اند . إنا لله و إنا إلیه راجعون .
ج ) اهتمام به خواندن روایات اهل بیت (ع) :
از زراره بن اعین روایت است از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود : ( و ندا دهنده اى از آسمان ندا می دهد : که فلان شخص امير است ، ندا دهنده ندا مى دهد : بدرستيكه على و شيعه او رستگارند .
پرسيدم : كه چه كسى بعد از آن بر عليه مهدى براى مبارزه با آن بر مى خيزد ؟
فرمود : بدرستيكه شیطان ندا مى دهد که حق با فلانی و شيعيان اوست - نام مردی از بنی امیه را می برد
گفتم : چه كسى راستگو را از دروغگو تشخیص می دهد ؟
فرمود : حقیقت را راویان حدیث ما می دانند و می گویند : آن می باشد قبل از آنکه باشد ، و می دانند که آنها خود محّق و صادقانند ) غیبت نعمانی ص 273
امام صادق (ع) مردم را و به خصوص شیعیان را به روایت احادیث تشویق می کند و این کار نه فقط خاص مردم عام است بلکه طلبه های حوزه علمیه و علماء نیز بایستی آن را در نظر بگیرند و در مجالس و منابر احادیث بسیاری را برای مردم بازگو کنند نه آنکه به مواردى روی بیاورند که سالهاست دیگر پوسیده شده اند وهر ساله نیز آنها را تکرار می کنند . آیا کسی که به حق دعوت می کند شایسته تر است که تبعیت شود یا آن کس که به باطل هدایت می کند ؟ آیا تفکر نمی کنید و حق در این زمان همان قضیه امام (ع) است که ارواح ما فدای قدومش باد .
د ) پناه بردن به دعا و تضرع به درگاه خداوند :
از امام صادق (ع) روایت است که فرمود : ( شبهه های فراوانی بر شما نازل خواهد شد و شما حیران زده باقی خواهید ماند که چه کاری انجام دهید و هیچ امامی نیست که هدایتتان کند در این حال بایستی دعای فرد غریق را بخوانید سپس فرمود : ای خداوند ارحم راحمین ، ای دگرگون کننده قلبها ، قلب مرا بر دینت ثابت و پایدار نگاه دار... ) إلزام الناصب ج 1 ص 417
از زراره بن اعین از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود : این غلام حتماً غیبت خواهد کرد گفتم : برای چه ؟ فرمود - در حالی که با دست به شکم خویش اشاره می کرد - و او کسی است که مردم در انتظارش هستند و خیلی ها در ولادتش شک می کنند و عده ای از آنها می گویند : ولادت یافت وعده دیگر میگویند که پدرش مرد در حالی که هیچ فرزندی نداشت و عده دیگر میگویند که او قبل از پدرش به دو سال فوت کرد . زراره می گوید به امام گفتم اگر من آن زمان را درک کنم شما چه دستوری می دادید که من برای حفظ دین خود انجام دهم ؟ حضرت فرمود : این دعا را بخوان : اللهم عرفني نفسك فانك إن لم تعرفني نفسك لم أعرفك ، اللهم عرفني نبيك فأنك ان لم تعرفني نبيك لم اعرفه قط ، اللهم عرفني حجتك فأنك ان لم تعرفني حجتك ضللت عن ديني . اصول کافی ج 1 ص 348
و در این حدیث تأکید بسیار شده بر پناه بردن به دعا و خدا در نجات یافتن از فتنه ها و آشوب های زمان و من در اینجا فرصت را غنیمت می شمرم و می گویم به آن کسانی که درصدد اصلاح نفس خویش هستید و می خواهید یارانی داشته باشید آنها را به سوی خداوند و امام (ع) رهنمون کنید نه اینکه بخواهید بوسیله آنها بر مال و قدرت خود بیفزائید ، بیائید تا دیر نشده مردم را به سوی او رهنمون کنیم که اگر ظهور کرد چه بهانه و عذری خواهید داشت؟ چه جوابی دارید آن هنگام که امام سوال کند چرا مردم را متفرق ساختید و سبب شدید که در صورت یکدیگر آب دهان بیاندازند .
هـ ) فرار به وسیله دین :
عبد العظیم بن عبدالله حسنی ازامام رضا (ع) روایت کرده که فرمود : ( اگر پسرم علی فوت کند ، پس از او نورهایی می آیند و خاموش می شوند و آتش بر شك كننده ها ، خوشا به حال غریبانی که به خاطر دینشان فرار کنند ، که آن فتنه ها جوان را پیر میکنند ، و چیزهای محکم را نابود میکنند و از بین می برند ) غیبت نعمانی ص 192
از عمیره بن تفیل آمده است : که از رسول خدا (ص) شنیده که روزی اسامه ابن زید به نزد پیامبر (ص) رفت و حدیث طولانی شد بین آن دو و گفت : ناگاه صدای گریه رسول خدا (ص) بلند شد و هیچ کس جرأت نکرد که از رسول خدا چیزی بپرسد وهمگی گمان می کردند که چیزی در آسمانها اتفاق افتاده که رسول خدا این چنین گریه میکند ، پس از چند لحظه رسول خدا (ص) نفس عمیقی کشید و فرمود : وای براین امت ، وای براین امت ، آنهایی که اطاعت خداوند را میکنند چه از دست این مردم که نمی کشند ، مورد ضرب و شتم قرار میگیرند به خاطر اطاعت از خداوند وآنها را به این دلیل ذلیل کرده اند ، و روز قیامت فرا نمی رسد مگر تا آن زمان که خداپرستان منفور و دنیا پرستان محبوب شوند ، عمر از رسول خدا (ص) سوال کرد که آیا مردم آن دوره مسلمان هستند ؟ رسول فرمود : درآن روز دیگر اسلامی نمانده ، مسلمان مانند غریبه ای دور ازوطن است و از اسلام جز نامش و از قرآن جز خطى چیزی باقی نمی ماند . عمر پرسید : و چرا خداپرستان مورد ضرب و شتم و اهانت قرار می گیرند ؟ فرمود : ای عمر مردم درآن زمان دنیا پرست هستند و آخرت را رها میکنند و به خاطر آن فرزندان فارس و روم به آنها خدمت می کنند و لباس های فاخر می پوشند و غذاهای گوناگون می خورند ... اما اهل خدا ، رنگ پوستشان از ترس خدا زرد است و دائم در نمازند ، به خاطر روزه های زیاد شکم هایشان به کمرشان چسبیده و نفس هایشان را کشته اند و تشنه رضایت خداوند هستند و از عقاب او ترس دارند و هرکس از آنانکه سخن بگوید مردم دیگر به اومی گویند : ساکت شو ای همنشین شیطان ورأس همه فتنه ها ، کتاب خدا را تأویل می کنند بر غیر از تأویل خودش و می گویند :
( قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ ) ( الأعراف – 32 )
( بگو چه کسی زینت خداوندی و ارزاق حلال و طیب را بر بندگانش حرام نموده )
إلزام الناصب ج1 ص 62
ادامه دارد...
خاتمه بحث ( ارشاداتی از اهل بیت (ع) برای نجات از فتنه ها )
قبل از قیام قائم (ع)
دراین مبحث انواع فتنه ها و سختيها و سرگردانيهاى مردم را در آن آورده ایم و خیلی ها در این آزمون ها و فتنه ها نمره قبولی نمی گیرند و خیلی ازآنها جزء علما هستند که در نهایت امام گردن آنها را خواهد زد ، وشاید این نکته به ذهن خطور کند که آماده شدن برای استقبال از امام وهمراهی او کاری خارج از طاقت انسانی باشد ، و بایستی راههای نجاتی باشند که انسان را ازآن گمراهی ها و خطرات برهاند و به ساحل امان و امنیت برسانند و در جواب این سوال می گوئیم که تمامی مردم اعم ازعالم و جاهل همگی مورد آزمایش قرار می گیرند بدون استثناء و لیکن راههای نجاتی وجود دارد که آنها را بایستی شخصی ترسیم کند که خود از هر گونه خطا ولغزشی به دور باشد و آنها کسی نیستند جز 14 معصوم (ع) و ما با تمسک به راه آنها به دورازهیچگونه تقلید کورکورانه یا تعصب های بی جا می توانیم نجات یابیم و ما در اینجا به صورت مختصر بعضی از راهها را برای شما بازگو می کنیم .
أ ) رجوع به قرآن کریم :
از امام باقر (ع) روایت است : (... و هرکس که در امور تأمل کند و آن را بر ما و قرآن عرضه کند اگر موافق بود عمل کند و اگر مخالف بودند دورى كند واگر در این کار شبه ای برایش ایجاد شد از ما سؤال کنید و ما جواب آن را به شما خواهیم داد و هرکس که این کار را بکند و بمیرد قبل از آن که قائم ما خروج کند مانند شهید مرده است و اگر زمان قائم ما را درک کند ثواب دو شهید برایش نوشته می شود و اگر كسى را كه دشمن ماست را کشت ثواب بیست شهید برایش نوشته می شود ) بحار الانوار ج 52 ص 123
و دلیل آن است که مردم قرآن را بر میل خویش تفسیر می نمایند و روایت زیر در مورد یکی از کارهای مهم امام (ع) در هنگام قیام یابعد از آن صحبت می کند .
از امام علی (ع) روایت است که فرمود : ( هوا را به سمت هدایت معطوف می کند آنگاه که عطف شود ورأی را به سمت قرآن می برد آنگاه که عطف بر آن شود ) غیبت طوسی ص 282
یعنی امام مهدى (ع) در هنگام ظهورش امت را بر آن مى بيند كه قرآن را بر حسب هواى نفس خويش و با درك و فهم قاصر خود تفسير كرده اند پس اين افعال ناپسند را منهدم مى سازد و به سوی قرآن رهنمون می کند اگر شخص پذیرفت که هدایت شده است و اگر نپذیرفت رأى او را از میان بر می دارد ، و بدیهی است که مردم عامه نمی توانند قرآن را تفسیر نمایند و این کار مخصوص طبقه خاصی است که بر حسب احوال خویش قرآن را تفسیر می نمایند و آنان علماء سوء زمانند و طرفداران آنها ، و مردم عادی در این کار از آنها پیروی میکنند .
پیامبر خدا (ص) فرمود : ( که بر امت خویش پس از خویش از 3 چیز می ترسم اوّل اینکه قرآن را بر حسب حال و هوای خویش تأویل کنند و دوّم اینکه دنباله رو خطای یک عالمی باشند و سوّم ظهور پول و ترفه درجامعه است ، و راه نجات از این 3 ایناست که از محکمات قرآن پیروی کنید و به متشابه آن ایمان بیاورید و اینکه به رفتارهای عالمان بنگرید و دنباله رو خطاهایشان نباشید و راه نجات از پول ، ادای حق آن و شکر نعمت است ) تفسیربرهان
ب ) اقتداء به امام مهدی (ع) قبل از ظهورش و قیامش :
امام صادق (ع) فرمود : ( رسول خدا (ص) فرموده خوشا به حال آنان که زمان قائم ما را درک کنند و به او اقتداء کنند قبل از قیامش و با دوستان او دوست واز دشمنانش اجتناب بورزند و دوستدار ائمه اهل بیت (ع) قبل از او نیز باشد که آنان دوستان من و کسانی هستند که محبت من شامل آنها میشود وکریم ترین امت من بر من هستند و درجای دیگر (کریم ترین خلق خداوند بر من هستند) ) غیبت نعمانی ص 123
و این تشویق به اقتداء از امام زمان (ع) است در هنگام ظهور و قبل از آن وانتظار و مقدمه چینی کردن برای ظهورش و تبعیت از اشخاص که حقیقتا ً به سوی امام دعوت می کنند نه آنان که فقط برای خویش دعوت می کنند و امام را فراموش کرده اند . إنا لله و إنا إلیه راجعون .
ج ) اهتمام به خواندن روایات اهل بیت (ع) :
از زراره بن اعین روایت است از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود : ( و ندا دهنده اى از آسمان ندا می دهد : که فلان شخص امير است ، ندا دهنده ندا مى دهد : بدرستيكه على و شيعه او رستگارند .
پرسيدم : كه چه كسى بعد از آن بر عليه مهدى براى مبارزه با آن بر مى خيزد ؟
فرمود : بدرستيكه شیطان ندا مى دهد که حق با فلانی و شيعيان اوست - نام مردی از بنی امیه را می برد
گفتم : چه كسى راستگو را از دروغگو تشخیص می دهد ؟
فرمود : حقیقت را راویان حدیث ما می دانند و می گویند : آن می باشد قبل از آنکه باشد ، و می دانند که آنها خود محّق و صادقانند ) غیبت نعمانی ص 273
امام صادق (ع) مردم را و به خصوص شیعیان را به روایت احادیث تشویق می کند و این کار نه فقط خاص مردم عام است بلکه طلبه های حوزه علمیه و علماء نیز بایستی آن را در نظر بگیرند و در مجالس و منابر احادیث بسیاری را برای مردم بازگو کنند نه آنکه به مواردى روی بیاورند که سالهاست دیگر پوسیده شده اند وهر ساله نیز آنها را تکرار می کنند . آیا کسی که به حق دعوت می کند شایسته تر است که تبعیت شود یا آن کس که به باطل هدایت می کند ؟ آیا تفکر نمی کنید و حق در این زمان همان قضیه امام (ع) است که ارواح ما فدای قدومش باد .
د ) پناه بردن به دعا و تضرع به درگاه خداوند :
از امام صادق (ع) روایت است که فرمود : ( شبهه های فراوانی بر شما نازل خواهد شد و شما حیران زده باقی خواهید ماند که چه کاری انجام دهید و هیچ امامی نیست که هدایتتان کند در این حال بایستی دعای فرد غریق را بخوانید سپس فرمود : ای خداوند ارحم راحمین ، ای دگرگون کننده قلبها ، قلب مرا بر دینت ثابت و پایدار نگاه دار... ) إلزام الناصب ج 1 ص 417
از زراره بن اعین از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمود : این غلام حتماً غیبت خواهد کرد گفتم : برای چه ؟ فرمود - در حالی که با دست به شکم خویش اشاره می کرد - و او کسی است که مردم در انتظارش هستند و خیلی ها در ولادتش شک می کنند و عده ای از آنها می گویند : ولادت یافت وعده دیگر میگویند که پدرش مرد در حالی که هیچ فرزندی نداشت و عده دیگر میگویند که او قبل از پدرش به دو سال فوت کرد . زراره می گوید به امام گفتم اگر من آن زمان را درک کنم شما چه دستوری می دادید که من برای حفظ دین خود انجام دهم ؟ حضرت فرمود : این دعا را بخوان : اللهم عرفني نفسك فانك إن لم تعرفني نفسك لم أعرفك ، اللهم عرفني نبيك فأنك ان لم تعرفني نبيك لم اعرفه قط ، اللهم عرفني حجتك فأنك ان لم تعرفني حجتك ضللت عن ديني . اصول کافی ج 1 ص 348
و در این حدیث تأکید بسیار شده بر پناه بردن به دعا و خدا در نجات یافتن از فتنه ها و آشوب های زمان و من در اینجا فرصت را غنیمت می شمرم و می گویم به آن کسانی که درصدد اصلاح نفس خویش هستید و می خواهید یارانی داشته باشید آنها را به سوی خداوند و امام (ع) رهنمون کنید نه اینکه بخواهید بوسیله آنها بر مال و قدرت خود بیفزائید ، بیائید تا دیر نشده مردم را به سوی او رهنمون کنیم که اگر ظهور کرد چه بهانه و عذری خواهید داشت؟ چه جوابی دارید آن هنگام که امام سوال کند چرا مردم را متفرق ساختید و سبب شدید که در صورت یکدیگر آب دهان بیاندازند .
هـ ) فرار به وسیله دین :
عبد العظیم بن عبدالله حسنی ازامام رضا (ع) روایت کرده که فرمود : ( اگر پسرم علی فوت کند ، پس از او نورهایی می آیند و خاموش می شوند و آتش بر شك كننده ها ، خوشا به حال غریبانی که به خاطر دینشان فرار کنند ، که آن فتنه ها جوان را پیر میکنند ، و چیزهای محکم را نابود میکنند و از بین می برند ) غیبت نعمانی ص 192
از عمیره بن تفیل آمده است : که از رسول خدا (ص) شنیده که روزی اسامه ابن زید به نزد پیامبر (ص) رفت و حدیث طولانی شد بین آن دو و گفت : ناگاه صدای گریه رسول خدا (ص) بلند شد و هیچ کس جرأت نکرد که از رسول خدا چیزی بپرسد وهمگی گمان می کردند که چیزی در آسمانها اتفاق افتاده که رسول خدا این چنین گریه میکند ، پس از چند لحظه رسول خدا (ص) نفس عمیقی کشید و فرمود : وای براین امت ، وای براین امت ، آنهایی که اطاعت خداوند را میکنند چه از دست این مردم که نمی کشند ، مورد ضرب و شتم قرار میگیرند به خاطر اطاعت از خداوند وآنها را به این دلیل ذلیل کرده اند ، و روز قیامت فرا نمی رسد مگر تا آن زمان که خداپرستان منفور و دنیا پرستان محبوب شوند ، عمر از رسول خدا (ص) سوال کرد که آیا مردم آن دوره مسلمان هستند ؟ رسول فرمود : درآن روز دیگر اسلامی نمانده ، مسلمان مانند غریبه ای دور ازوطن است و از اسلام جز نامش و از قرآن جز خطى چیزی باقی نمی ماند . عمر پرسید : و چرا خداپرستان مورد ضرب و شتم و اهانت قرار می گیرند ؟ فرمود : ای عمر مردم درآن زمان دنیا پرست هستند و آخرت را رها میکنند و به خاطر آن فرزندان فارس و روم به آنها خدمت می کنند و لباس های فاخر می پوشند و غذاهای گوناگون می خورند ... اما اهل خدا ، رنگ پوستشان از ترس خدا زرد است و دائم در نمازند ، به خاطر روزه های زیاد شکم هایشان به کمرشان چسبیده و نفس هایشان را کشته اند و تشنه رضایت خداوند هستند و از عقاب او ترس دارند و هرکس از آنانکه سخن بگوید مردم دیگر به اومی گویند : ساکت شو ای همنشین شیطان ورأس همه فتنه ها ، کتاب خدا را تأویل می کنند بر غیر از تأویل خودش و می گویند :
( قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ ) ( الأعراف – 32 )
( بگو چه کسی زینت خداوندی و ارزاق حلال و طیب را بر بندگانش حرام نموده )
إلزام الناصب ج1 ص 62
ادامه دارد...
حريم نور- تعداد پستها : 60
تاريخ التسجيل : 2008-10-17
رد: شكست منتظران
بسم الله الرحمن الرحيم
و ) تبعیت از مقدمه سازان ظهور امام (ع) قبل ازقیامش :
یکی از توصیفات امام (ع) تشبیه او به خورشیداست ویکی از خصوصیات خورشید این است که درهنگام غروب یک رنگ سرخ را از خود برجای می گذارد و قبل ازطلوع نیز آن نور قرمز دوباره درآسمان ظهور می کند امام نیز این گونه است و در زمان غیبت صغری چهار نفر را به عنوان واسطه بین خود و مردم قرار داد که آنها رنگ قرمز غروب می باشند و همگی آنها را خدا رحمت کند و قبل ازطلوع امام نیز عده ای هستند که با امام در ارتباط هستند و برای ظهور او مقدمه سازی می کنند و این آیه آفاقیه امر امام (ع) را روشن می کند :
( سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ) ( فصلت – 53 )
( ما آيات قدرت و حكمت خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان كاملاً هويدا و روشن مى گردانيم تا ظاهر و آشكار شود كه (خدا و آياتش) بر حق است ) و حق همان امام مهدی (ع) است آن گونه که این آیه به آن اشاره دارد .
و روایات بسیاری از ائمه (ع) در مورد مقدمه سازان ظهور امام (ع) آمده که بشارت دهنده و بیم دهنده قیام صغری یعنی ظهور امام هستند و آنها حجت خداوند بر مردم هستند و با امام در ارتباط مى باشد:
( وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً) ( الإسراء – 15 )
( و ما هیچ امتی را بیهوده عذاب نمی کنیم مگر آنکه برای آنها رسولی بفرستیم )
ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود : ( خداوند بزرگتر از آن است که زمین را بدون إمامی عادل بگذارد ، به او گفتم فدایت شوم ممکن است برایم شرح دهی ؟ فرمود : اى ابا محمد مگر نمی بینی که امت محمّد (ص) خوشحال نیستند مادامی که حکومت در اختیار بنى فلان است و تا حکومت این شخص به پایان برسد خداوند ملک را دوباره به آل محمّد (ص) توسط مردی از ما اهل بیت باز می گرداند که مردم را به تقوی هدایت می کند و در زمان حکومتش هیچ کس رشوه ای نمی گیرد و به خدا سوگند من او را می شناسم و نام پدرش را ، سپس مردی را که دو خال دارد و عادل است می آید وزمین را پر از عدل و داد می کند همان طور که از ظلم وستم پرشده است ) بشارة الإسلام ص 118
امام صادق (ع) فرمود : ( که این سه با هم در یک ماه و یک روز و یک ساعت ظهور میکنند رایت یمانی وسفیانی و خراسانی و هيچ رايتى حق تر از رايت يمانى نيست زيرا كه به حق هدایت می کند ) غیبت طوسی ص 295
از عمار بن یاسر که خدا از او خشنود باد در حدیثی طولانی آمده : ( ... سه نفر درشام با هم خروج میکنند که همگی خواستار پادشاهی هستند : مردی دورگه ، مردی بور و مردی از خاندان ابوسفیان که در دمشق ظهور می کند ومردم را می ترساند ... و قبل از او کسی خروج میکند که به سمت آل محمّد (ص) مردم را هدایت می کند ) غیبت طوسی ص 303
امام صادق (ع) فرمود : ( قائم ما ظهور نمی کند تا آنگاه که دوازده نفر همگی برای نکته متفق می شوند که بگوئید ما اورا دیده ایم و همگی مورد تکذیب قرار بگیرند ) بشارت اسلام ص 107
عمار بن یاسر که خدا از او خشنود باد ، گفت : ( دعوت اهل بیت پیامبرتان در آخر الزمان ، از جنگ وخونریزی دست بردارید و آرام باشید تا فرمانده آن را ببينيد ) غیبت طوسی 292
از پیامبر (ص) روایت است که فرمود : ( مردی از اهل قزوین خروج می کند که نامش نام یکی از انبیاست و مردم به سرعت گرد او جمع می شوند ، مشرک ومؤمن و کوهها را به هراس وامی دارد ) غیبت طوسی ص 94
اللهم صلى على محمد و آل محمد الأئمه و المهديين وسلم تسليما
و ) تبعیت از مقدمه سازان ظهور امام (ع) قبل ازقیامش :
یکی از توصیفات امام (ع) تشبیه او به خورشیداست ویکی از خصوصیات خورشید این است که درهنگام غروب یک رنگ سرخ را از خود برجای می گذارد و قبل ازطلوع نیز آن نور قرمز دوباره درآسمان ظهور می کند امام نیز این گونه است و در زمان غیبت صغری چهار نفر را به عنوان واسطه بین خود و مردم قرار داد که آنها رنگ قرمز غروب می باشند و همگی آنها را خدا رحمت کند و قبل ازطلوع امام نیز عده ای هستند که با امام در ارتباط هستند و برای ظهور او مقدمه سازی می کنند و این آیه آفاقیه امر امام (ع) را روشن می کند :
( سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ) ( فصلت – 53 )
( ما آيات قدرت و حكمت خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان كاملاً هويدا و روشن مى گردانيم تا ظاهر و آشكار شود كه (خدا و آياتش) بر حق است ) و حق همان امام مهدی (ع) است آن گونه که این آیه به آن اشاره دارد .
و روایات بسیاری از ائمه (ع) در مورد مقدمه سازان ظهور امام (ع) آمده که بشارت دهنده و بیم دهنده قیام صغری یعنی ظهور امام هستند و آنها حجت خداوند بر مردم هستند و با امام در ارتباط مى باشد:
( وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً) ( الإسراء – 15 )
( و ما هیچ امتی را بیهوده عذاب نمی کنیم مگر آنکه برای آنها رسولی بفرستیم )
ابو بصیر از امام صادق (ع) نقل می کند که فرمود : ( خداوند بزرگتر از آن است که زمین را بدون إمامی عادل بگذارد ، به او گفتم فدایت شوم ممکن است برایم شرح دهی ؟ فرمود : اى ابا محمد مگر نمی بینی که امت محمّد (ص) خوشحال نیستند مادامی که حکومت در اختیار بنى فلان است و تا حکومت این شخص به پایان برسد خداوند ملک را دوباره به آل محمّد (ص) توسط مردی از ما اهل بیت باز می گرداند که مردم را به تقوی هدایت می کند و در زمان حکومتش هیچ کس رشوه ای نمی گیرد و به خدا سوگند من او را می شناسم و نام پدرش را ، سپس مردی را که دو خال دارد و عادل است می آید وزمین را پر از عدل و داد می کند همان طور که از ظلم وستم پرشده است ) بشارة الإسلام ص 118
امام صادق (ع) فرمود : ( که این سه با هم در یک ماه و یک روز و یک ساعت ظهور میکنند رایت یمانی وسفیانی و خراسانی و هيچ رايتى حق تر از رايت يمانى نيست زيرا كه به حق هدایت می کند ) غیبت طوسی ص 295
از عمار بن یاسر که خدا از او خشنود باد در حدیثی طولانی آمده : ( ... سه نفر درشام با هم خروج میکنند که همگی خواستار پادشاهی هستند : مردی دورگه ، مردی بور و مردی از خاندان ابوسفیان که در دمشق ظهور می کند ومردم را می ترساند ... و قبل از او کسی خروج میکند که به سمت آل محمّد (ص) مردم را هدایت می کند ) غیبت طوسی ص 303
امام صادق (ع) فرمود : ( قائم ما ظهور نمی کند تا آنگاه که دوازده نفر همگی برای نکته متفق می شوند که بگوئید ما اورا دیده ایم و همگی مورد تکذیب قرار بگیرند ) بشارت اسلام ص 107
عمار بن یاسر که خدا از او خشنود باد ، گفت : ( دعوت اهل بیت پیامبرتان در آخر الزمان ، از جنگ وخونریزی دست بردارید و آرام باشید تا فرمانده آن را ببينيد ) غیبت طوسی 292
از پیامبر (ص) روایت است که فرمود : ( مردی از اهل قزوین خروج می کند که نامش نام یکی از انبیاست و مردم به سرعت گرد او جمع می شوند ، مشرک ومؤمن و کوهها را به هراس وامی دارد ) غیبت طوسی ص 94
اللهم صلى على محمد و آل محمد الأئمه و المهديين وسلم تسليما
حريم نور- تعداد پستها : 60
تاريخ التسجيل : 2008-10-17
رد: شكست منتظران
بسم الله الرحمن ارحیم
با سلام
من بدون اجازه شما این موضوع را در سایت mahdiyavar قرار دادم
امیدوارم مرا ببخشید
اللهم صلی علی محمد و ال محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیما کثیرا
اللهم عجل لولیک الفرج و انصر اعوانه و انصاره
با سلام
من بدون اجازه شما این موضوع را در سایت mahdiyavar قرار دادم
امیدوارم مرا ببخشید
اللهم صلی علی محمد و ال محمد الائمه و المهدیین و سلم تسلیما کثیرا
اللهم عجل لولیک الفرج و انصر اعوانه و انصاره
sami.yoosef313- تعداد پستها : 2
تاريخ التسجيل : 2010-11-10
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد