انصار امام احمد الیمانی صلى الله عليه وآله
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

فرمانده گنج های طالقان

اذهب الى الأسفل

فرمانده گنج های طالقان Empty فرمانده گنج های طالقان

پست من طرف nasr الخميس 8 أبريل - 8:10

بسم الله الرحمن الرحیم
فرمانده گنج های طالقان


با توجه به كثرت روايات در باره شخصی که ما را به امام (ع) هدایت می کند ، مانند روایات مردی از اهل بیت، خلیفه مهدی ،فرزند صاحب وصایا در زمان ظهور واز همه روشنتر درفش يماني موعود شخصی که سربیچی از او جهنم را به همراه دارد. بحثی را در مورد این هدایتگر نوشته ایم .

شخصيت اين فرمانده وحامل پرچم اهل بيت براي همه سوال اور شده است.از جمله اينكه محل وچگونگي حركت او واينكه چگونه به سمت صاحب حق هدایت خواهد كرد جاي سوال دارد ؟ براي همين با استفاده از روايات اهل بيت (ع) اين بحث را براي خوانند گان عزيز جمع اوري كرده ايم .واين نور روشنتر از نور افتاب را براي همه نزديك كرده ايم تا عذري براي كسي نماند كه نتوانسته است صاحب درفش حق را بشناسد .

از امام صادق (ع ) درباره درفشهای سیاه که ان زمان از خراسان خارج شد اند سوال شد وامام فرمود هرگاه دیدید که ما بر سر یک مرد جمع شدیم بسوی ما بشتابید انهم با سلاح.غيبه نعماني

الملاحم والفتن - السيد بن طاووس ص 66 وازامام علی (ع) نقل شده :مردی قبل از او از اهل بیت اش با اهل مشرق خروج می کند و شمشیر بدست هشت ماه قبل از او قیام می کند

اين دو روايت فوق مشخص مي كند كه صاحب درفشهاي سياه كه از مشرق مي ايند يك مرد وانهم از اهل بيت (ع)است . ونيز ايشان مؤيد به ملكوت مي باشد .زيرا اجتماع اهل بيت در اين زمان امكان ندارد، الا از طريق روئيت صادقه ؛ .وکلام امام (ع) اينكه فرمودند كه ما بر سر يك مرد جمع شديم يعني اين مرد از اهل بيت(ع) است واز خودشان مي باشد .

واهل بیت (ع) هريك در زماني به شهادت رسيده اند .پس جمع شدن انها در یک زمان بر یک شخص از طریق عالم ملكوت مي باشد .واز طريق روئيت صادقه يا مكاشفه در بيداري است واين كرامتي از خداوند براي اولياءصالح .؛.

وامرديگر امام بر وجوب ونصرت اين شخص تاكيد كردن وبر جمع عده لازم در فرموده ايشان كه مي فرمايند :بسوي ما بشتابيد انهم با سلاح. ومراد از گفته ايشان كه بسوي ما بشتابيد اينكه اين مرد براي انها حركتي را اغاز كرده .واين شخص نشانگر حق انها مي باشد. وحركت او حركت برای اهل بيت است .واوست كه اين عده موصوفه كه همان ياران امام زمان (ع)(313) هستند را جمع مي كند .واوست كه قيام وحركت اغازين انبياء واوصياء را انجام مي دهد .وشخص مورد نظر در دو روايت فوق يك شخص است ولي اهل بيت گفتند به سمت ما بيايد زيراكه نصرت او نصرت انها مي باشد .

رسول اكرم (ص) مي فرمايند :اگردرفشهاي سياه را از سمت خراسان ديدی به سمت انها حرکت کن گرچه بروی برف زيراخليفه الله مهدی در ان است. الملاحم والفتن - السيد بن طاووس الحسني ص 52 .

در اين روايات نقل شده از كلام رسول خدا (ص) امده كه صاحب انها خليفه الله مهدي مي باشد .كه اموري چند در ان است .1-وجوب نصرت ان ورسيدن وحركت كردن به سمت ان انهم در برف و سينه خيز تا عذري براي كسي نماند .2- در اين روايت مشخص مي كند كه صاحب ان شخصي معصوم و صاحب حق از طرف خداوند است .

واينكه فرموده ايشان كه در درفشهاي سياه خليفه الله مهدي مي باشد تاكيد همان روايت اول است كه امام علي (ع) وامام صادق (ع) او را از اهل بيت (ع) مي دانستند .و بايد توجه داشته باشيم كه امام مهدي (ع) از مكه ظهور مي كنند .واين خلیفه الله مهدي كه از مشرق با درفشهاي سياه مي ايد چه کسی می باشد ؟به این روایت توجه کنید



رسول اكرم (ص)مي فرمايند سه فرزند خلیفه کشته می شوند وخلافت به هیچکس نمی رسد سبس درفشهای سیاه از طرف مشرق در می ایند وبا انها جنگی سخت در می افتد ودر ان هنگام جوانی را یاد کرد و فرموداگر او را دیدید با او بیعت کنید زيرا او خليفه مهدي مي باشد. بشارة الإسلام ص30

در اين رويت رسول اكرم (ص) شخص جوان را كه خليفه مهدي است معرفي مي كند .كه از طرف مشرق حركت مي كند .وبيعت با او را امر مي كند .واين بيعت بيعت با يك شخص عادي نيست بلكه بيعت با يك معصوم مي باشد زيرا رسول خدا (ص)امر كرد كه با او بيعت كنيد .

عن أبي جعفر (ع) قال :درفشهاي سياه كه از خراسان در كوفه نزول کردند. مهدی (ع)که ظهور کرد جهت گرفتن بيعت بسمت ايشان می فرستد . كتاب الفتن- نعيم بن حماد المروزي ص 198.

در اين روايت پرچمهاي سياه يا درفشهاي سياه به سمت كوفه حركت مي كنند ؛و امام مهدي (ع) اگر ظهور كرد به سمت انها جهت بيعت گرفتن بسمت ايشان مي فرستد . واين مهدي (ع) كه جهت بيعت مي فرستد غير از ان خليفه الله مهدي يا در روايتي دیگر با نام خليفه مهدي (ع) است كه با درفشهاي سياه كه از مشرق حركت مي كند .

وامام مهدي (ع) جهت گرفتن بیعت با درفشهاي سياه كه به فرماندهي خليفه الله مهدي (ع) از مشرق مي ايند مي فرستد. واین نشان می دهد که با انها در ارتباط بوده انهم بوسيله خليفه او كه همان خلیفه الله مهدی (ع) واین شخص نمی تواند باشد الا مهدي اول مذکور در وصيت رسول اكرم (ص) در شب وفاتش و او همان يماني موعود است زیرا که درمورد ایشان فقط این روایت صدق می کند که خلیفه خداست زیرا سربیچی کردن از خلافای خدا در زمین جهنم را به همراه دارد وسربیچی از یمانی نیز جهنم را بهمراه دارد .

در كتاب ابن طاوس ملاحم وفتن ص136امده كه :...هنگامي كه درفشهاي سياه كه شعيب ابن صالح تميمي با انها مي باشد ؛ سپاه سفياني را شكست دهد . مردم تمناي مهدي را مي كنند واو را طلب مي كنند .واز مكه خارج مي شود كه با او پرچم رسول اكرم (ص) مي باشد .

در اين روايت درفشهاي سياه كه به فرماندهي شعيب هستند ودر روايتي شعيب ابن صالح بر مقدمه سپاه مهدي (ع)

مي باشد سپاه سفياني را شكست مي دهد ان وقت مردم تمناي ديدن مهدي را مي كنند واورا طلب مي كنند!

جالب اينكه كليه مسلمين وخاص شيعيان منتظرخروج امام مهدي محمد ابن الحسن (ع) مي باشند ودر اين روايت وقتي كه سباه سفیانی را شکست دادن انوقت مردم تمناي ديدن مهدي را خواهند داشت واورا طلب مي كنند يعني بعد از شكست سپاه سفياني ؛يعني اينكه دعوت ايشان قبل از این بوده ولي براي مردم جلي وروشن نبوده يا اينكه انها مخالف ايشان و دعوتش بودند .ولي بعد از پيروزي ياران او براي مردم حقيقت امر ايشان روشن شده است.

واينجا روايتی كه اهل بيت فرموده اند (با شبه ظاهر مي شود تا اشكار گردد)معني مي يابد .

يعني مردم در ابتدا دعوت او را نشناختن . زیرا مردم امام (ع) را از جهتي كه خود مي خواستند طلب كرده نه انچه كه امام (ع) و اهل بیت مي خواستند و با هوای خویش حکم می کردند و خداوند می فرمایند ایا گمان کرداید همینکه ایمان اوریدید دیگر امتحان نمی شوید .همانگونه که قبل از شما امتحان شدند شما نیز امتحان می شوید تا صادق را از دروغگو تشخیص دهیم . وحضرت محمد ص مي فرمايندمانند اقوام بني اسراييل امتحان ميشويد وجا روي جاباي انها قرار ميدهيد... واگر انها وارد سوراخ . ميشدند شما نيز مانند انها عمل ميكرديد ,

و نیز اهل بیت این را روشن کردند که اوست که می اید و شما با او امتحان می شوید . مالک جهنی می گوید به أبی جعفر(ع) عرض کردم : « صاحب این أمر را به اوصافی توصیف نمايد که شبیه هیچ یک از مردم نمی باشد . ایشان (ع) فرمودند : نه ؛ به خدا سوگند که آن هرگز نمی باشد تا اینکه خودش بر شما بدان احتجاج کند و شما را به آن دعوت کند » کتاب الغیبه نعمانی ص377 .یعنی شما هرچه کوشش کنید که روایات آل محمد (ع) را که در مورد امام مهدی (ع) و تفاصیل قضیۀ اش و چگونگی قیام و حوادث سالهای ظهور و آغاز زمان ظهورش است را کاملا بفهمید نخواهید توانست ، همانطوری که امام (ع) فرمود :« نه به خدا سوگند که آن هرگز نمی باشد » و بر آن سوگند یاد فرمود . و اوصافی که مورد نظر جهنی بود اوصاف خود شخص و اوصاف قضیه ومتعلقاتش است علی الخصوص در دوره قبل از قیام ، در زمان دعوت مسالمت آمیز که امام (ع) در آن دوره ، مردم را به بیعت دعوت می کند و کلام امام باقر(ع) آن را روشن می‌سازد در آنجایی که می‌گوید : « تا اینکه خودش بر شما بدان احتجاج کند و شما را به آن دعوت ‌کند » یعنی خود اوست که شما را با سخنان وبیاناتش به حقیقت این أمر آگاه می‌کند ؛ پس إمام (ع) مقرر فرموده است که این أمر بر مردم مشتبه با‌شد و کسی که آن را روشن می سازد ، خود صاحب الامر باشد تا به این وسیله ، صاحب حق برای همه مشخص گردد . و پیامبر خدا (ص) در حدیثی می فرماید : « علمی دارد که اگر وقت قیامش فرا رسد ، آن علم را منتشر می سازد ، و خدای عزوجل او را به سخن وا می‌دارد ، پس آن علم ، او را ندا می‌دهد : خروج کن ای ولی خدا ، بکش دشمنان خدا را ، و دو پرچم ودو نشانه دارد...» الزام الناصب ج2 ص189 .

از امام صادق(ع) سوال شد چگونه ظهور مهدي (ع) را بشناسيم و امام (ع) او را اينگونه معرفي مي كند كه:

((اي مفضل با شبه ظاهر مي شود تا اشكار گردد و ذكرش بالا مي رود و امرش اشكار مي شود و نامش و كنيه اش را مي خوانند و اين ياد بر زبان اهل حق و باطل و موافقين زياد مي گردد تا حجت معرفتش بر انها تمام گردد به اينكه ما او را در اقوال خود معرفي كرديم و نامش ونسب و كنيه اورا گفتيم واينكه نام او نام و كنيه جدش رسول اكرم (ص) مي باشد تا كسي نگويد او را نشناختيم يا براي او اسم و كنيه و نسبي نيست به خدا قسم تا زماني كه اشكار شود و نامش معلوم گردد همه نامش را بر زبان خواهند اورد حتي دشمنانش تا حجتي باشد بر انها وبعد از ان ظاهر مي شود همانگونه كه جدش گفته است و خداوند متعال فرموده كه او همان كسي است: كه رسول خود را با هدايت و دين حق بر اديان ديگر ظاهر مي سازد حتي اگر مشركين نخواهند .

از امام باقر(ع)تفسير ايه 52از سوره سبا پرسيده شد كه: کتاب بحارالانوار ج 52ص187نقل می کنیم

(مى‏گويند به او ايمان آورديم و چگونه از جايى [چنين] دور دست‏...)

امام در تفسیر ان فرمود انها مهدي(ع )را طلب كردند از جاي كه امكان نداشت .ولي ايشان نزديك انها بودند .

روايت اول نشان مي فرمايند كه ابتداي امر براي مردم با شبه بوده .ودر روايت دوم مي فرمايند كه مردم از جاي كه خود مي خواستند امام را طلب مي كردند ، اينكه مردم در مسيري اشتباه قرار گرفته اند .و اينكه مردم او را از طريق علماء و رموز ديني اورا طلب مي كردند .ولي درحقيقت چنين چيزي امكان ندارد .

وحتی بعضی از روایات دشمنی علماء را با امام (ع) ظاهر مي كند وحتي علماءرا دشمن اصلی امام عصر (ع) مي دانند ؛واز علماء عده ي كثيري را بقتل مي رساند .

ودر ادامه روايت اول امام مي فرمايند ولي ايشان نزديك بودند) يعني در هنگام ظهور ايشان ادله روشن با خود دارد انهم مانند روشني نور خورشيد .واين دعوت سيد يماني پيش روي شماست تا حال یکی از ادله ایشان را کسی نتوانست رد کند ونتوانستند علم ایشان را رد کنند . و اين شبه در نام وكنيه ونسب ايشان مي باشد ومردم از نام ونسب وكنيه یمانی موعود صاحب درفش حق اطلاعي نداشته اند .

قال أمير المؤمنين (ع) على منبر الكوفة بايد اسيابی به گردش درايد وخرد کند وچون برمحور و بايه استوار شد : ...پس در آن زمان خداوند متعال ، بنده ای سركش و سنگدل ( نسبت به کفار ) و دارای نسل نا معلوم را مبعوث خواهد کرد که پیروزی از آن اوست و اصحابش ..سیاه جامه هایند و پرچمهای سیاه به دست دارند) (الغیبه نعمانی)

ودركلام امام در روايت مشخص است كه مي فرمايند (... اينكه ما او را در اقوال خود معرفي كرديم و نامش ونسب و كنيه اورا گفتيم واينكه نام او نام و كنيه جدش رسول اكرم (ص) مي باشد تا كسي نگويد او را نشناختيم يا براي او اسم و كنيه و نسبي نيست ، به خدا قسم تا زماني كه اشكار شود و نامش معلوم گردد) .

نقل از ابي بصير از امام ابو عبدالله (ع) :قائم خارج نمي شود تا حلقه ايشان تكميل شود .سوال شد ان حلقه چند نفر هستند امام (ع) فرمود :ده هزار نفر جبرائيل از سمت راست وي وميكائيل از سمت چپ ايشان ؛سپس پرچم را تكان وحركت مي دهد ؛تا اينكه كسي در مشرق ومغرب نباشد جز اينكه ان را لعنت كند وان پرچم رسول اكرم(ص) است .كه جبرائيل ان را در جنگ بدر پائين اورد؛سپس فرمود وان پنبه وكتان يا حرير نيست... بلكه ان از ورق بهشت است كه ان را رسول اكرم در روز بدر بيرون اورد وبعد ان راجمع كرد وان را به علي (ع)داد وبا او بود تا اينكه ان را در روز بصره بيرون اورد وبا ان خداوند بر دشمنان پيروز گشت وبعد ان را جمع كرد وحال نزد ما مي باشد كسي ان را باز نمي كند تا قائم قيام كند ؛وهنگامي كه ايشان ان را بالا ببرد هر كه در مشرق ومغرب زمين است ان را لعنت مي كند ؛وترس جلوي انها يك ماه قبل وپشت او يك ماه ودر راست وچپ ان يك ماه حركت مي كند ؛سپس فرمود اي ابو محمد ايشان با پشتوانه قوي ولي با غضب وتاسف بار از غضب خداوند از خلق ؛با جامه ي كه رسول اكرم در جنگ احد بر تن داشت خارج مي شود؛ وعمامه اش ابر؛ و زره پوش رسول اكرم وشمشير ذولفقار به دست؛ كه هشت ماه ان را برمي دارد و هركه را جلوي او قرار گيرد خواهد كشت واول با بني شيبه شروع مي كند ودستهايشان را قطع کرده وبر كعبه اويزان مي سازد ومی فرمایند اينها دوزدان خانه خدايند بعد به طرف قريش حركت مي كند و غير از شمشير چيزي را به انها نمي دهد وغير از شمشير چيزي از انها نمي گيرد .(غيبه نعماني باب نوزدهم .)

در اين حديث اول را روشن مي سازد كه امام را از جاي ديگر طلب مي كردند وان وقتي كه بر خلاف عقيده انها حركت مي كند زیرا همه حركت وصاحب پرچم او را لعنت خواهند كرد .

واگر مردم امام را از جاي درست طلب مي كردند چرا همه پرچم او را لعنت مي كردند ؟؟!!!!.

از ابي جعفر (ع)سپس مهدي در مكه به هنگام شام ظهور مي كند وبا او پرچم رسول اكرم (ص)وپيراهن وشمشير وعلامتي ديگر ونور وبيان روشن ودر هنگام نماز عشاء با صداي رسا مي گويد شما را شما را به ياد خداوند باشيد. مقامات شما به دست او مي باشد ؛ وحجت خویش را انتخاب وانبياءرا بعثت نمود ؛وكتاب را نازل كرد ؛شما را امر كرد كه با او شريكي قرار ندهيد ؛واز طاعت او وطاعت رسولش (ص)محافظت نكنيد ؛وانچه قران زنده كرده زنده كنيد .وانچه قران سنتي را كشته ان را بكشيد ....واينكه دنيا اذان وداع را مي گويد .ومن شما را به خداوند ورسولش دعوت مي كنم وعمل به كتاب او و نهي باطل و احياءسنتش ؛وبا سيصدو سينزده يار به عده اهل بدر بدون موعد ظهور مي كند همچون ابرپائيزي ؛كه مردانی همچون راهبان شب و شير روز ؛وخداوند باانها سرزمين حجاز را فتح مي كند .و اسراي بني هاشم را از زندان انها خارج مي سازد .ودرفشهاي سياه در كوفه فرود مي ايند وبراي بيعت به نزد مهدي مي فرستد .ومهدي سربازانش را تا افاق مبعوث مي كند .تا جور واهل ان را نابود كنند .وسرزمينها براي او هموار گشته وقسطنطنيه را به دست خود فتح مي كند . الملاحم والفتن - السيد ابن طاووس - ص 137 138

در اين روايت كه امام در مكه ظاهر مي شود .وبا او پرچم رسول اكرم (ص) كه اهل مشرق ومغرب ان را لعنت مي كند مي باشد .ومردم را به كتاب واحياءسنت خدا دعوت مي كند .و می فرمایند من شما را به خداوند ورسولش دعوت مي كنم وعمل به كتاب او و نهي باطل و احياءسنتش) يعني اينكه كتاب خداوند نزد مردم مهجور مانده است .وبه ان عمل نمي شود ووقتي امام مهدي ظهور كرد مردم را به احياء وعمل به ان دعوت مي كند .يعني ابتداي حركت ودعوت امام با نصيحت وارشاد شروع مي شود .نه اينكه در ابتداي امرشان با شمشير دعوت مي كند .واين دعوت يك روزه نمي باشد بلكه مدت زمان مي خواهد تا اين دعوت مبارك بگوش همه برسد .واين اصلاح عقايد فاسد همانگونه كه درساليان دراز براي مردم جا افتاده ،،،،كه حق است مدت زياد مي خواهد تا عوض گردد ،

وسنتي كه در در ساليان منهدم گردد يك روزه بنا نمي شود .اما در كلام امام (ع)كه زندانيان را از زندان خارج مي سازد .مي فهميم كه ياران مهدي (ع) كساني هستند كه در اين راه ودعوت مورد شتم وضرب ؛وزنداني خواهند شد .انهم به هنگام تبليغ عقايد واصلاح ان ؛وامام مهدي (ع) به هنگام فرود امدن در كوفه وشكست دادن سپاه سفياني انها را خارج مي سازد .

امام باقر (ع) می فرمايد: كه براى خداى تعالى گنجى در طالقان است نه طلاست و نه نقره بلکه دوازده هزار نفر در خراسان اند که شعارشان «أحمد ..أحمد » است. ورهبر آنها جوانى از بنى هاشم سوار بر قاطرى سپيد رنگ أست وپيشانى بندی قرمز رنگ بر پيشانی بسته است، گويی به او مى نگرم که از رود فرات هم مى گذرد اگر دعوت او را شنيديد بسوى او بشتابيد حتى اگر مجبور باشيد سينه خيز بر روی يخها حرکت کنيد. ( منتخب الانوار المضيئه ، ص 343

از روايات فوق در مي يابيم كه فرمانده درفشهاي سياه جواني از بني هاشم است .واز خراسان خارج مي شوند و سربازان اوگنج هاي طالقان مي باشند .

با کمی توجه به روایات شخص هداتیگر به امام و اسامي مشترك موجود در روایات مانند ( خراسان طالقان مشرق زمين -جواني از اهل بيت مردي جوان خليفه مهدي خليفه الله مهدي جواني از بني هاشم و مكان خروجش مشرق( ایران )مقصد عبور ازفرات و رسيدن به كوفه ) اينها همه مشخصات شخصيتي هستند كه صاحب درفشهاي سياه مي باشد که نامش را اهل بيت مشخص كرده اند . واو موئيد به ملكوت مي باشد. وانصار او با شعارشان كه احمد احمد است او را طلب مي كنند.

غير از اين اهل بيت (ع) نامهاي ديگر را برای این شخص به هنگام ظهور ياد مي كنند مانند ؛

در كتاب ملاحم و فتن، تأليف سيد بن طاووس حسنى ص 27 آمده است: امير غضب نه از اين و نه از آن است بلکه آنها صدائى مى شنوند که نه انسانی آنرا گفته و نه جن:كه بيعت كنيد فلان را ] و او را به نامش می خواند [نه از اين است نه از آن بلکه او خليفه اى يمانى است

منادي نام او را صدا مي زند (صيحه )كه نه انساني ان را گفته ونه جن ودر ذكر اين صوت وصيحه امده است كه :

در كتاب كمال الدين واتمام النعمه شيخ صدوق:از زراره نقل از مام ابي عبدالله (ع) فرمود كه منادي ندا مي دهد به نام قائم عليه السلام ؛پرسيدند خاص است يا عام ؟فرمود عام وهر قوم با زبان خود ان را مي شنوند .پرسيد ايا كسي هم با ان مخالفت مي كند وقتي با نام اورا منادي صدا زند ؟فرمود ابليس انها را رها نمي كند ودر اخر شب ندا مي دهد وانها را به شك مي اندازد .

صوتي مي شنوند كه ان را نه انساني مي گويد ونه جن و ندا به اسم قائم (ع) است وهر قوم ان را به زبان خويش مي شنوند . چه كسي مي تواند اين ندا را بدهد غير از اينكه ملائكه باشد چون غير ازانها كسي باقي نمانده است .

واين صوت ملكوتي است به روايت بعدي توجه کنید که این امر را روشن می کند .

از امام ابي جعفر محمد ابن علي (ع) فرمود "اگر اتشي عظيم ديديد كه از مشرق به مدت سه يا هفت روز طلوع كرد توقع فرج قائم ال محمد(ص) را بكنيد .سپس فرمود صيحه (نداي) اسماني در ماه رمضان ماه خداوند ؛وان نداي جبرائيل است براي اين خلق ؛وفرمود منادي به نام قائم ال محمد (ص) ندا مي دهد وانكه در مشرق ومغرب است ان صوت را مي شنود ؛ انكه بيدار باشد به نشستن مي افتد وانكه خواب باشد بيدار مي شود .انكه نشسته باشد بر پاها يش قرار مي كيرد .از شدت ان صوت ؛وخداوند رحمت كند كسي كه به ان صوت توجه كند واز ان عبرت برد .چون صوت اول از جبرائيل روح الامين است ...وعلامت ان صدا اينست كه بنام قائم ونام پدرش خوانده مي شود؛تاا ينكه دختر مخدره از خواب بيدار مي شود وپدر وبرادرانش را بر خروج امر مي كند .وسپس فرمود بايد ااين دو ندا قبل از خروج قائم(ع) باشد صوتي كه از اسمان است وان صوت جبرائيل به اسم صاحب اين امر واسم پدرش وصوت دوم از زمين وان صوت ابليس ملعون به اسم فلان كه مظلوم كشته شد .با ان فتنه مي خواهد ؛پس دنبال صوت اول برويد؛ومبادا با صوت دوم در فتنه قرار گيريد .
ودر روایتی امده است که نداي كننده در اسمان ندا مي دهد اي مردم خداوند مدت عمر جبارين ومنافقين و تابعين انها را قطع كرده اسن بس به مكه ملحق شويد زيرا ان مهدي است كه نامش احمد ابن عبدالله مي باشد . ملاحم والفتن ص141


اگر اين روايات را با روايت هاي اول تطبيق دهيم مي بينيم همه ما را به يك سمت مي خوانند وان مسيرصاحب درفش حق وصاحب ان كه او خليفه خداست واين خليفه بايد از ذريه خليفه قبل از خود باشد وان امام مهدي (ع) است وخداوند مي فرمايند: (ذرِّيَّــــةً بَعْضُـــهَــا مِـــــنْ بَعْـــضٍ وَالـلَّـهُ سَــمِيــــعٌ عَــلِيــــــمٌ) انها (خلفاء)را نسلي از نسلي ديگرقرار داديم وخداوند سميع وعليم است .

حا ل اگر خوب به روایات صادقین (ع) توجه کنیم می بینیم که این شخص را با چه عنوانهای یاد کرده اند و فرموده اند که هرگاه : بر سر يك مرد جمع شديم = یا صوتي مي شنوند كه ان را نه انساني مي گويد ونه جن به نام شخصي خوانده مي شود= واینکه منادي ندا ميدهد؛ ؛كه او را در روايتي امير غضب يا خليفه يماني ويا قائم ال محمد (ص) مي خوانند=. ودر روایتی ...ان صوت جبرائيل به اسم صاحب اين امر واسم پدرش= بيعت كنيد فلان را ] و او را به نامش می خواند [نه از اين است نه از آن بلکه او خليفه اى يمانى است= ودر روایتی نام او را کاملا مشخص می کند که ...ان مهدي است كه نامش احمد ابن عبدالله مي باشد.

نه از اين ونه از ان يعني اينكه اين شخص كه شخصيتش براي همه نا مشخص ونامعلوم بوده وبا شبه ظاهر مي شود و وقتي كه خود حاضر شد با دلايل خويش وان دلايل وقت است بر مردم احتجاج كند وبه مردم خبر میدهد كه اين خليفه يماني اصل ونسبش به اهل بيت وانبياء(ع) باز مي گردد وتكذيب او تكذيب سنت قبل مي باشد وتكذيب ان جهنم را به همراه دارد همانگونه كه هركسي انبياء واصياء قبل او را تكذيب كند مخالف سنت خداوند است ومسير انها جهنم بوده .

حال نقل كلام سيد يماني در مورد حدود وشخصيت يماني :

دراين پرچم ها هيچ برچمی مانند برچم يماني نيست زيرا اوبرچم هدايت است و شمارا به صاحبتان هدايت ميكند؛.واگريماني خروج كرد بسوي او بشتابيد وجايز نيست بر مسلماني ا ز او باز ماند .وهركس اينكار را كرد از اهل جهنم است؛زيرا او شما را به صراط مستقيم هدايت ميكند ,)

«جايز نيست هيچ مسلمانی از او سرپيچى كند ، و اگر كسىاينكار را انجام دهد از اهل جهنم مى باشد»

واين به اين معنى مى باشد كه يمانى صاحب ولايت الهى است و هيچ كس صاحب اين ولايت نمى باشد بطوريكه اعراض از او ، انسان را وارد جهنم كند (حتى اگر نماز بخواند و روزه بگيرد) مگر اينكه از خلفاى خداوند در زمين باشد که عبارتند از پيامبران (ع) و مرسلين (ع) و امامان (ع) ومهديين (ع).

2 : «او دعوت به حق و هدايت به راه راست مى كند» . و دعوت به حق و راه راست (صراط مستقيم) به معنى اين است كه اين شخص اشتباه نمى كند تا مردم را وارد باطل كند يا اينكه آنها را از حق خارج سازد واين به اين معناست که او معصوم و منصوص العصمة[1]است بنابراين ، اين قيد در حديث،ثمره بزرگی در مشخص کردن شخصيت يمانی دارد و برداشت هر معنى ديگری از اين جمله ( دعوت به حق و هدايت به راه راست مى كند) آن را لغو و بی فايده می کند زيرا ديگر روشن کننده خصوصيات شخصيت يمانى نمى باشد وأئمه عليهم السلام از گفتن کلام لغو مبرا هستند. پس نتيجه مى گيريم كه يمانى حجتی از حجتهای خدا در زمين است و معصوم ومنصوص العصمـة است ، و در روايات متواتـر ومتن هاى قطعى موجود است كه حجتهای الهی پس از پيامبر اکرم (ص):ائمه دوازده گانه(ع) ومهديون دوازده گانه(ع) مى باشند. وغير از ايشان هيچ حجت معصوم ديگری بر زمين نمى باشد وآنها تمام نعمت و كمال دين و ختم رسالات آسمانی هستند که يازده امام از ايشان از دار دنيا رفته اند و امام مهدى(ع) و دوازده مهدى(ع) باقى مانده اند. و يمانى مردم را به سوی امام مهدى(ع) دعوت مى كند، پس يمانى بايد نخستين مهديون باشد..

اين ثابت است كه اولين از مهديون در زمان ظهور امام مهدى (ع) موجود می باشد و او نخستين كسى است كه به امام مهدى (ع) ايمان می آورد و مردم را برای قيام پدرش آماده می سازد واين جمله (او اولين کسی است که به حضرت مهدی (ع) ايمان می آورد) در وصيت پيامبر خدا (ص) ذکر شده است و از اينجا شخص يمانى منحصر مى شود در مهدى اول (از مهديون دوازده گانه).واحاديث معصومين عليهم السلام ، نام وصفات ومحل سکونتش را به تفصيل بيان کرده اند نامش احمد و كنيه اش عبدالله يا همان اسرائيل است[2]. و مردم او را اسرائيلى می نامند و ناگزيرند كه او را اسرائيلی بنامند پيامبر خدا (ص) فرمود: ((نامم احمد است و من عبدالله هستم. نامم اسرائيل است و هر آنچه که او را امر كرده مرا نيز امر كرده است و هر آنچه او را اشاره كرده مرا نيز اشاره كرده است)). (تفسير عياشى، ج 1، ص 44- برهان، ج 1، ص 95- بحار، ج 7، ص 178) و مهدى اول نخستين سيصد و سيزده نفر است و او از بصره مى باشد و در گونة راستش اثر و در سرش شوره است و بدنش مانند بدن موسى بن عمران (ع) و در كمرش ختم نبوت و در وصيت پيامبر خدا (ص) مذکور مى باشد و او عالم ترين خلق ]پس از ائمه (ع)[ به قرآن و تورات و انجيل و در آغاز ظهورش جوان است ، و او صاحب عهد رسول (ص)

در حديثی از پيامبر خدا ( ص ) که در آن علامات ظهور را ذکر می کند آمده است : (..سپس جوانى را ذكر كرد و فرمود: اگر وى را مشاهده كرديد با وى بيعت كنيد چون او خليفه مهدى (ع) است). ( بشارة اسلام ، ص 30 ) واین شخص را امام صادق(ع) معرفی میکند که :خداوند انرا به مردی از اهل بيت ارزانی می دارد که روش او بر اساس تقوا وعمل وی هدايتگر مردم است در مقام حکم بر مردم اهل رشوه نيست بخدا قسم من اوونام بدرش را می دانم(یمانی از اهل بیت) ...انگاه ان مرد تنومند وکوتاه اندام که دارای دوخال برصورتش است ونشانه بر پوست بدن دارد می ايد او پيشوای عادل که حافظ ونگهبان انچه که نزد او وديعه گذاشته شده است می باشد دنيا را بر از عدل وداد ميکند همانگونه که براز ظلم وجور شده است....ورسول اکرم شخصی که جهت بیعت گرفتن برای امام مهدی (ع) اینگون معرفی میکند و می فرمایند که : بين ركن ومقام بامردم بیعت میکند نامش احمد وعبدالله ومهدی است واین سه نام اوست.(غيبه طوسي)

واز ابی عبدالله(ع) فرمودند: ((عالمی از ما اهل بیت نمی میرد مگراینکه خداوند عزوجل با او اموخت که به چه کسی وصیت کند)) (الکافی1/307)

از ابی عبدالله(ع) گفت: ((ایا دیدید کسی از ما به هرکه خودش خواست وصیت کند؟ نه به خدا در صورتی که عهدی از خداوند و رسولش (ص)برمرد تا مردی دیگرتا اینکه امر با صاحبش به پایان خواهد رسید))

و از امام علی ابن الحسین(ع) فرمودند: ((هرامامی از ما نخواهدبود مگر معصوم باشد و عصمت در ظاهر خلقت نیست که با ان شناخته شود و ان نخواهد بود مگربه او وصیت شده پس به او گفتند ای فرزند رسول خدا معنی معصوم چیست؟ فرمودند:اوست معتصم به حبل یا ریسمان خداوند وریسمان خداوند همان قران است که جدا نمیشوند تا روز قیامت وامام به سوی قران هدایت می کند و قران به سوی امام هدایت می کند و ان گفتار خداوند تعالی :{إنَّ هَـذَاالْقُرْآنَ يِهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ})) (معانی الاخبارص132)

واز ابی عبدالله(ع) فرمودند: ((عالمی از ما اهل بیت نمی میرد مگراینکه خداوند عزوجل با او اموخت که به چه کسی وصیت کند)) (الکافی1/307)



و در حدیث طولانی از ابی عبدالله(ع) فرمودند: ((امامت عهدی از خداوند عزوجل معهود برای مردانی با اسمشان باشد ونه خود امام است که امامت را به نفربعداز خود بدهد خداوند تبارک تعالی به حضرت داود(ع)وحی کردکه برای خود وصی از خانواده اش اتخاذ کند پس او از علم من سبقت گرفت و اینکه پیامبری را مبعوث نمی کنم مگراینکه برای او وصی از خانواده اش باشد و داود صاحب فرزندان عدیدی بود که در انها غلامی که مادرش نزد داود منزلت خاص داشت که داود براو وارد شد هنگامی که وحی به او امد و به او گفت خداوند عزوجل به من وحی کرد و به من امرنمود که برای خود وصی از خانواده ام انتخاب کنم پس همسرش به او گفت فرزندم خواهد بود فرمودند:من همین را می خواهم و در حالی که قبلاً در علم خداوند حتماً باید سلیمان باشد پس خداوند تبارک وتعالی به داود وحی نمود قبل از اینکه وحی به شما بیاید عجله نکن)) (الکافی1/307)

وصیت رسول اکرم در شب وفاتش ازامام صادق( ع )نقل است :كه در شب وفات رسول اكرم (ص) به امام علي (ع)فرمود يا اباالحسن كاغذ ودواتي حاضر كن تا وصيت خود را بنويسم وبيامبر خدا(ص)وصيتش را فرمودتا بدينجا رسيد كه اي علي بعدازمن دوازده امام وبعداز انها دوازده مهدي خواهند بود وتونخستين امام ميباشي وشروع به شمردن اسما ائمه بعد از ان شد تا به امام حسن عسكري رسيد سبس فرمود هرگاه به درجه شهادت رسيد امامت را به فرزندش (م ح م د) مستحفظ از ال محمدص تسليم كند وايشان دوازده امام ميباشند و بعد از انها دوازده مهدي مي ايند واگر امام دوازدهم وفات كرد :امر ولايت را به فرزندش مهدي تسليم خواهد كرد كه سه نام دارد نامي مانند نام من ونام بدرم وان عبدالله واحمد ونام سومش مهدي است تسليم كند واو اولين مومنان است (غيبته طوسي)

در انجيل يوحنا لاهوتي الإصحاح چهارم

...وبعد از ان دربی باز دراسمان دیدم وصدای اول همچون شیبور به من گفت بیا اینجا تاچیزی را نشانت دهم که باید بعد از این اتفاق می افتد2ودروقتش با روح یکی شدم وعرشی را در اسمان که شخصی بر ان نشسته بود دیدم 3وشخص نشسته همچون سنگ یشب وعقیق می درخشید ودور ان رنگین کمان همچون زمرد نور افشانی می کرد 4و دور ان عرش بیست وچهار عرشی دیگربود.وبر ان عرش بیست وچهار شیخ نشسته بودند که بحالت رکوع با لباس سفید نشسته وبر سر انها نور گرد همچون اکلیلی از طلاست.5واز ان عرش صدای چون بوق ورعد وبرق وصدای بلند خارج می شد .و اين بيست و چهار شيخ همان دوازده امام و دوازده مهدين مي باشند .

******





[1] - يعنی نامش در ميان معصومين ذکر شده است.


[2] - اسرائيل يکی از نامهای حضرت يعقوب (ع) است که بمعنی عبدالله است

nasr

تعداد پستها : 10
تاريخ التسجيل : 2010-04-05

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه


 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد